Ogüzlar, [08.03.20 13:49]
💢 قره داغی ها :
ایلات قره داغی به مجموعه ای از طوایف و عشایر کوچنشین و دامدار ترکتبار اطلاق می شود که خواستگاه وقرارگاه اصلی شان شامل منطقه قره داغ ارسباران (حدفاصل تبریز تا کرانه های رود ارس درشمال) می شود ولی به مرور زمان تیره هایی از این ایلات درسایر مناطق آذربایجان نیز اسکان یافته اند.
عده ای از قره داغی ها بقایای تیره های قبایل کهن قزلباش همچون استاجلو،شاملو، قاجار و... درمنطقه هستند وبخشی از آنها نیز در جریان جنگ های ایران و روس از آنسوی ارس (به ویژه از قره باغ) مهاجرت کرده و باطوایف بومی درهم آمیخته اند. این جماعت درگذشته بخشی از نظام ایلی شاهسون محسوب می شدند و به طورعام شاهسون قراچه داغی نامیده می شدند.تقریبا از اوایل دوران قاجاریه است که اسامی این ایلات دراسناد تاریخی، مستقلاً ذکر شده است وبه نظر می رسد که از این تاریخ به بعد، قره داغی ها به تدریج از ایل شاهسون کناره گیری جسته و هر یک از این طوایف درامور داخلی خود مستقل شده اند. در دوران قاجار ایلات قره داغی از لحاظ نظامی بسیار حائز اهمیت بوده اند.به طوری که خوانین قره داغی سالیانه تعدادی سوار تفنگچی تحویل قشون دولتی داده و درعوض زمین وچراگاه به عنوان تیول از دولت دریافت می کردند.درجریان جنگ هرات در زمان محمدشاه قاجار، قره داغی ها رشادت ها وسلحشوری های بی بدیلی ازخود نشان دادند وبا قلع و قمع قبایل افغان،توانستند رضایت واعتماد شاه قاجار را جلب کنند. ازاین تاریخ به بعد هرگاه ازجانب ترکمن ها وافغان ها درخراسان آشوبی به پا می شد، دسته های قره داغی برای سرکوب ایشان مامور می شدند وهرزمان غویایی ازجانب قبایل کرد به پا می گردید، گوشمالی دادن ایشان به شاهسون ها و قره داغی ها سپرده می شد.
امروزه ایلات قره داغی به شش ایل وچند طایفه ی مستقل می شوند که اکثرا در قشلاقات وییلاقات سابقشان ویا درحاشیه شهر های بزرگی مانند تبریز، تخته قاپوشده اند.
ساختار ایلی عشایر قره داغی دقیقا مشابه شاهسون های مغان است؛ به طوری که هر ایل از تعدادی طایفه وهرطایفه از تعدادی تیره وهر تیره از تعدادی گوبک و هر گوبک از تعدادی اوبا وهر اوبا از تعدادی خانوار کوچنده تشکیل می شود که دراکثر موارد دارای پیوند فامیلی هستند.
لازم به ذکر است که جامعه ی ایلی قره داغ، متکی برنظام پدر سالاری نبوده است؛ به این معنا که طوایف یک ایل ممکن است پیوند خونی ونسبی بایکدیگر نداشته باشند وهرشخص قدرتمند وبانفوذی می توانست بامتحد کردن تعدادی خانوار کوچنده، ایل جدیدی را تاسیس کند. این قضیه درتشکیل ایل محمدخانلو درزمان قاجار، کاملا مشهود است. سلسله مراتب قدرت در نظام ایلی قره داغ به این صورت بوده است که قدرتمندترین شخص در ایلات،خوانین بوده اند که ریاست وسرپرستی ایل رابرعهده داشته واختیار چراگاه ها وزمین ها در دست ایشان بوده است و معمولا قدرت درنسل ایشان موروثی بوده است. دررتبه پایین تر ازخان ها، بیک ها قرار داشته اند که سرپرستی طایفه ها را برعهده داشتند وازنجیب زادگان ایل به شمار می رفتند. کدخدایان و آق سقل ها نیز در رتبه های بعدی قرار داشته اند.
ایلات ششگانه قره داغی عبارتند از : حاجی علیلو، چلبیانلو، قاراچورلو، محمدخانلو، حسن بیکلو(داش گروس)و حسین اکلو (حسین کلو).
که توازن قدرت اکثرا دربین حاج علیلو ها وچلبیانلو ها وقاراچورلو ها جریان داشت.
حال به بررسی اجمالی این ایلات می پردازیم:
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [08.03.20 13:51]
1. حاج علیلو ها:
حاجی علیلو بزرگترین و پرچمعیت ترین ایل قره داغی محسوب می شود.علاقه به تحصیل و علم آموزی دراین ایل بیش از سایر ایلات منطقه بوده واکثر خوانین وبزرگان این ایل درگذشته باسواد وشهرنشین بوده اند. سابقه حضور هسته ی اصلی ایل حاجی علیلو در منطقه ارسباران، دست کم تا دوران صفویه می رسد که درزمان قاجار نیرعده ای از طوایف مهاجر از آن سوی ارس به پیکره این ایل پیوسته اند. محل اسکان ایل حاج علیلو در قره داغ، شامل قشلاقاتی در ساحل رود ارس(از لاریجان تا اصلاندوز)، مناطقی در شمال اهر واطراف ورزقان (محال اوزومدل) به مرکزیت روستای آبخواره (اووخارا) می شود ودر خارج از محدوده ی قره داغ ، مناطقی را در اطراف مراغه، میانه،هشترود،چاراویماق وبستان آباد در برمی گیرد. طوایف ایل عبارتند از : قاراخانلو، ازبک، کنگرلو، مقدم، یاغبستلو، یاراحمدلو، پیرعلیلو، چاخرلو، مددلو، گنجه لو، قره باغلو، بستاملو، تراکمه، قره گونی و زینی بیگلو. ازافراد معروف این ایل می توان به سام خان حاجی علیلو ملقب به امیر ارشد قره داغی است.
2.چلبیانلو:
دومین ایل بزرگ وقدرتمند قره داغی است.این ایل قبلا درقره باغ واقع در آنسوی ارس قشلاق میکردند و درجنگ های ایران و روس رشادت های بی نظیری ازخود نشان دادندوپس از عقد قرارداد ترکمنچای،به خاک قره داغ کوچ کردند؛ از این رواز ایلات مهاجر درقره داغ محسوب میشوند. ریاست ایل از قدیم الایام با اولاد خدرسلطان بوده است. محل قشلاق ایل درمحال گرمه دوز واقع در ساحل ارس ، اطراف کلیبر و محالات دودانگه وچهاردانگه در اطراف هوراند واقع شده است. طوایف چلبیانلو عبارتند از: یوسف آنلو، کوسالار، مغانلو، قره داغلو، بسته کانلو، تمرلو، قلی بیگلو و کرداحمدلو.
جنگجویان این ایل نقش پررنگی در عرصه سیاسی دوران مشروطه داشتند ورحیم خان چلبیانلو،رئیس این ایل،از حامیان سر سخت محمدعلی شاه و اصلی ترین حریف ستارخان بود.
3.قاراچورلو:
این ایل از ایلات باسابقه و قدیمی قره داغ محسوب می شود که پیش از سایر ایلات یکجا نشین شده اند؛ ازایلات صلح جو و خوشنام قره داغی بوده و سابقه ی غارت وچپاول درکارنامه خود ندارند. قاراچورلو ها غالبا در اطراف اهر اسکان یافته اند. همچنین شعبه ای از این ایل در گذشته به شمال خراسان منتقل شده است. طوایف ایل عبارت است از: آتمیانلو، کوچکلو، شبلی، گروس، عمله، مین باشلو، کولانی، قیریلو، زرگر و بندلو.
4.محمدخانلو :
ایلی تازه تاسیس و خویشاوند ایل چلبیانلو است. این ایل درگذشته بخشی چلبیانلو بوده است که در اواسط دوران قاجار شخصی به نام سرهنگ باقرخان چلبیانلو، آن را به صورت ایلی مستقل درآورد. این ایل درگذشته یکبار توسط حاج علیلو ها درکنار رود ارس به طورکامل پراکنده شده و اموال و احشامشان توسط ایل مزبور به یغما رفته وبخشی از ایل مجبور به مهاجرت به آن سوی ارس شدند. این ایل از دوشعبه ی کیوانی و مینجوانی تشکیل شده است که پس از انقلاب سفید شاه به طورعمده در محالات منجوان، کیوان، حسنو و کلیبر تخته قاپو و یکجا نشین شده اند. برخی از مورخان ستارخان سردارملی را به این ایل منصوب می دانند ولی مرحوم اسماعیل امیرخیزی درکتاب خود قاطعانه این ادعا رد می کند.
5.حسن بیگلو :
ایلی مهاجر و غیر بومی در قره داغ است و ازقرار معلوم اصالت این ایل از سادات جبل العامل است که ابتدا کرد زبان و پس از مهاجرت به قره داغ ترکزبان شده اند. بزرگان این ایل از سادات احمدی هستند که از منطقه مرند کوچ کرده اند. منزل گاه ایل ،محال حسن آباد(حسنو) واقع در غرب کلیبر است. طوایف ایل عبارتند از: سیدلو،همراهلو، قره لی وقره نوروزلو.
6.حسین اکلو:
ایلی کم جمعیت وکوچک است که در حدفاصل اهر و مشکین (خیاو) ساکن هستند ودر دشت مغان، شاخه ای از ایل بزرگ شاهسون محسوب می شوند. همچنین تیره ای از ایل دراطراف میانه قشلاق دارند. شعبات حسین اکلو عبارتند از : حاجعلی، شیرینلو ، هلان ، نوردولو ، عشیلو ،حاج صمدلو ، یارلو ، تمرو و نواسیر.
علاوه بر این شش ایل اصلی طوایف مستقلی در قره داغ سکونت دارند که به هیچ یک از این ایلات وابسته نیستندو بقایای ایلاتی هستند که از گذشته های دور دراین منطقه اسکان یافته اند. از جمله این طوایف می توان بایبورلو ها، افشار ها، بیگدلو ها، شاملوها، اینانلوها، پسیان ها، حاج خوجالوها(تیره ای از شاهسون) و... اشاره کرد.
برای مطالعه ی بیشتر دراین باب می توانید به تاریخ کامل ارسباران تالیف مرحوم سرهنگ بایبوردلو مراجعه کنید.
🔰 پژوهش وگردآوری : فرهاد توفیق
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [02.04.20 13:49]
اوغوز
شیفاهی خالق ادبیاتی
بیر ظالیم، اٶزوندن دئین پادیشاه واریمیش، بوتون آداملار بونون قورخوسوندان زاغ-زاغ اسَرمیشلر ، بیر آدامین هۆنری واریمیش کی بوندان ایجازهسیز سسینی چیخارتسین ،ایش اورا چاتمیشدی کی اٶزونو آللاه (الله) اعلان ائلهمیشدی ،هامی قورخوسوندان اونو آللاه قبول ائلهمیشدیلر.
بو ظالیم پادیشاهین اوشاغی اولمورموش ، بونا فیکیرلشیرمیش کی " اٶلندن سورا تاج-تخته کیم صاحیب دوراجاق؟"
بیر گۆن بونون یانینا بیر نورانی قوجا کیشی گلیر ، پادیشاها بیر آلما وئریر و دئییرکی : " گل بو آلمانی آروادینلا یئه ، بیر اوغلون اولاجاق ، آمما گرّک اوغلون نه دئسه سٶزونه باخاسان"
پادیشاه راضیلاشیر آلمانی گٶتوروب آروادیلا بیرلیکده یئییرلر ، زامان کئچیر ، واخت-وعده یئتشیر ، پادیشاهین بیر کۆرهیی بوتون اوغلو اولور ،تئز قوربان کسیرلر و جاماعاتا احوالاتی دئییرلر..
اوشاغین قیرخی چیخاندان سونرا ییغیشیرلار بونا بیر آد قویسونلار ، او واخت اوشاق دیل آچیب دئییر: "منیم آدیم "اوغوز"دور ، هامی مات قالیر ، ایستهییرلر بونو دانیشدیرسینلار داها دانیشمیر ، بونون آدینی اوغوز قویورلار.
بیر خئیلک زامان کئچیر اوغوز اون بئش یاشندا ایگید اولور کی تایی-برابری او اطرفدا تاپیلمیر ، گونلرین بیر گونو اوغوز جاماعاتی باشینا ییغیب دئییر کی :" منیم آتام آللاه دئییل ، آللاه گٶیلرده گٶزه گورونمزدی "
بو سٶز پادیشاهین قولاغینا چاتیر ، غضبلنیر تئز گلیر کی اوغلون اٶلدورسون ، بونلارین آراسیندا بیر محاربه چیخیر ، اوغوز آتاسینی اٶلدورور ، آتاسینین یئرینه کئچندن سونرا، اۆز توتوب جاماعاتا دئییر کی : " بوندان بئله هامی گٶیلرده اولان تک آللاهی تانیسین و اونو پرستیش ائلهسین"
قایناق:
📚افسانهلر ،روایتلر ، اساطیرلر کیتابی
یازارلار :عارف آجال اوغلو -جلال بیگدلی
Ogüzlar, [03.04.20 21:20]
[ Video ]
🎥این فیلم توسط #محققین_افغانستان تهیه شده و بصورت #بیطرفانه برحسب
#اسناد_آثار_و_واقعیتهای_تاریخی وضعیت ائتنیکی (آمار قومیتی و حقیقت نژادی و هویتی) ایران را شرح می دهد.
❗️واقعیت هایی که در ایران #کتمان میشود و با کمال پررویی تاریخ و زبان تورک ها را در ایران #تحریف و #جعل میکنند.
#نشر_حداکثری
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [15.04.20 00:08]
[ Video ]
آپاردی سللر سارانی از تیمور مصطفی يف "سارا" دختر زيبايي در ايلات مغان و دلداده و نامزد "خان چوپان" بود. زمستان بود و خان چوپان به همراه ساير چوپان ها گله اش را به قشلاق برده بود و قرار بود پس از برگشتن از قشلاق عروسي كنند. خان منطقه از غيبت خان چوپان استفاده كرده و به زور سارا را به عقد خود در مي آورد. هنگامي كه عروس را به خانه ي خان مي بردند، سارا از روي پل خود را به رودخانه ي خروشان "آرپاچايي" مي اندازد و سيل سارا را مي برد. و عاشيق اين مصيبت پر سوز را چنين به نظم مي كشد و با ساز و آوازش مي خواند: آرپا چایی آشدی داشدی
سئل سارانی آلدی قاچدی
آلا گؤزلو قلم قاشلی
آپاردی سئللر سارانی
بیر آلا گؤزلو بالانی
گئدین دئیین خان چوبانا
گلمه سین بو ایل مغانا
مغان باتیب نا حاق قانا
آپاردی سئللر سارانی
بیر آلا گؤزلو بالانی
آرپا چایی درین اولماز
آخار سولار سرین اولماز
سارای کیمین گلین اولماز
آپاردی سئللر سارانی
بیر آلا گؤزلو بالانی
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [18.04.20 15:41]
[ Photo ]
Hamid Ahmadzadeh:
کتیبه سر در حرم امام علی در نجف یک قصیده ی ترکی است که به امر نادرشاه سروده شده است نادر شاه هنگامی که می خواست بارگاه امام علی در نجف اشرف را با طلا بپوشاند از نشئه ی تبریزی درخواست نمود که برای آن ماده ی تاریخی به زبان ترکی بسراید هنگامی که این قصیده ی ماده تاریخ نوشته شد، آن را با اب طلا و شنگرف نویسانده و بر سر در ورودی در بالای ایوان حرم امام علی نصب شد در این باره در کتاب دُرّه نادره، تاریخ عصر نادرشاه ص 752 چنین گفته شده
تذهیب گنبد علی علیه السلام چون هنگامی که شهر مشهد به تصرف در آمد به امر نادر ایوان میر علی شیر را با دو مناره ی ان زر اندود کردنددر ایام درصدد بر امد که گنبد علی علیه السلام را نیز طلاکاری کند پس از ورود به قزوین کسانی را بدین کار گماست و نذوراتی برای مستمندان آن ناحیت فرستاد همچنین بیست بار فرش به آن اماکن مقدس ارسال گردید
موضوع طلاکاری گنبد امام علی را میرزا زکی ندیم نیز از ایناقهای (ندیم خاص) نادرشاه به ترکی به نظم کشیده است در تاریخ جهانگشای نادری و به طور مفصل در کتاب عالم آرای نادری ذکر شده است
این قصیده ی ترکی نشئه تبریزی دارای 28 بیت است زبان این قصیده
Ogüzlar, [18.04.20 17:02]
[ Photo ]
کتیبه ترکی نادر شاه در کلات نادری
این سنگ نوشته تركى معروف به كتیبه نادرى در مدخل در بند ارغون شاه در كلات نادرى ٬ ملك پدرى نادر (دره گز خراسان)٬ پیش از آبادی دربند قرار دارد. اشعار به خط تركى – عربى به سال ١١٥٥-١١٥٧ بر روى صخره بزرگى حك شده است. ارتفاع كتیبه از سطح رودخانه ١٥ متر بوده دارای ٢٤ بیت شعر تركی (٤ مصراع عربی) است. اشعار متعلق به “گلبن افشار” از شاعران دربار نادر شاه افشار است. در باره وى معلومات گسترده اى وجود ندارد. شعر در ستایش ثنای نادر پسر شمشیر است و با حمد خدا شروع می شود و همچون دیگر آثارش با مرگ او ناتمام مانده است. حكاك این كتیبه كم نظیر در تاریخ اسلامى و تركى دانسته نیست.
بسم الله الرحمن الرحیم و هو الاعلی
ایبتیدا حمد-ى خودا-یى احد-و فرد-ى قدیم
قادیر-ى لم یزل-و عالیم-و دانا-و حكیم
او كی بو كون-و مكانی یارادیب قودرتدن
او كی بو بحر-و بری خلق ائدیب شؤوكتدن
ایكی عالمده اودور بنده لره یاور-و یار
حیكمتیندن گؤرونور بنده لره هر آثار
خلق-ى عالم هامى مؤحتاجدیر او درگاهه
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [18.04.20 18:44]
[Forwarded from Şahsevən]
رسم یاغلیخ و کئیوانی
قدیم ترها در میان شاهسون ائل بغدادی اگر دو طایفه یا دو تیره با هم دعوایشان می شد و وساطت ریش سفیدان و بزرگترها به نتیجه ای نمی رسید .
یکی از کئیوانی های ایل بلند می شد و یاغلیخ خود را در میان یک مجمعی می گذاشت و قرآنی بر روی آن می گذاشت و به سمت دعوا کنندگان می رفت و با صدای بلند دو طرف دعوا را به آرامش دعوت می کرد .
طرفین دعوا به احترام وی دست از دعوا بر می داشتند و به سمت کئیوانی حرکت می کردند جوانترها دست به سینه سمت وی می آمدند .
و کئیوانی طرفین دعوا را به گیس سفید و قرآن و یاغلیخ خود قسم می داد که دست از نزاع بردارند و صلح کنند و بزرگترها به احترام این قسم به جوانترها دستور می دادند دست از نزاع بردارند و روی هم دیگر را ببوسند و به این وسیله دعوا و خصومت فیصله می یافت .
کئیوانی : پیرزن گیس سفید دانا و محترمی که حرفش ردخور نداشت که اجرا نشود و بسیار محترم در میان تیره یا طایفه خود .
ابوالفضل فردوسی ( عارف )
👇👇👇👇
@shahsavan 🌹
Ogüzlar, [25.04.20 22:00]
[ Photo ]
صفحه ای از نسخه خطی کتاب دیوان لغات الترک اثر محمود کاشغری درباره معرفی قبایل اوغوز و تمغاهای اختصاصی هر یک از آنها.
تمغاهای ترکی از دیرباز نوعی نشانه و شناسنامه ی قبایل ترک بوده است. نه تنها قبایل اوغوز اموال و احشام خود را با این تمغاها علامتگذاری میکردند بلکه این علامتها در تمامی بخشهای زندگی ترکان جاری و ساری بوده است. رد پای این علامتها را میتوان در شکل بناها، معماری، نقوش لباس و قالی و گلیم گرفته تا الفبا و سنگ قبر یافت. نوعی از تمغا با نام آل تمغا(تمغای سرخ) نیز وجود داشته است که مهر سلطنتی ترکان بوده و در نامه های رسمی حاکمان استفاده میشده، بعدها مغولان و از جمله ایلخانیان این مهر را از اویغورها فراگرفته و در اسناد و یرلیغ های خود بکار میبردند. محتملا کلمه فرنگی "تمبر" نیز ریشه در همین کلمه "تمغا" دارد.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [25.04.20 22:03]
[]
[ Album ]
اولوغبیگ (Uluğ Bey)
میرزا محمد تَراغای بن شاهرخ مشهور بهنام اولوغبیگ (۱۳۹۳ تا ۱۴۴۹ میلادی) فرزند شاهرخ و نوه امیرتیمور از پادشاهان امپراتوری تیموری بود.
او پادشاهی ستارهشناس، ریاضیدان و اهل علم و ادب بود، کتابش به نام زیج اولوغبیگ دقیقترین تقویم اسلامی است. به افتخار او دهانه اولوغبیگ در کره ماه در کنار بزرگترین دانشمندان علم نجوم به نام این پادشاه دانشمند ثبت شده است.
اولوغبیگ در سلطانیه در زنجان به دنیا آمد. مادرش گوهرشاد آغا از شاهزادگان ترک بود که بناهایی چون مسجد گوهرشاد را در مشهد ساخت و پدرش شاهرخ، در تحکیم حکومت تیموری و رشد هنر در آن دوران و شکل گرفتن مکتب هرات بسیار مؤثر بود.
اولوغبیگ در سمرقند رصدخانه عظیم و مجهزی به نام رصدخانه اولوغبیگ برپا کرد و همراه با دانشمندان بزرگ آن زمان مانند غیاثالدین جمشید کاشانی مشغول رصد و تحقیقات علمی شد و زیجی را که شامل دقیقترین جداول ستارهشناختی و مثلثاتی آن عصر بود پدید آورد که به زیج سلطانی معروف است. مدرسهای نیز برای آموزش علوم و فنون تأسیس کرد و بهترین استادان را در آن جا بهکار تدریس گمارد.
#پادشاهان_دانشمند_و_هنرمند_تورک
@TurkUygarligi
Ogüzlar, [21.05.20 20:40]
Şahseven/Elseven Türkleri
Şahseven / Elseven Türkmenlerinin yaşadıkları Mugan bölgesinde; Parsabad, Bilsuar ve Germi şehirleri vardır. Burası İran'ın Azerbaycan eyaletinin kuzeydoğusundadır. Mugan'ın kuzeyinde ve doğusunda Otay Azerbaycan (Kuzey Azerbaycan - Kuzey Mogan) vardır. Batısında Keleyber, Eher ve güneyinde Miskin şehir vardır. İki Mugan'ı kısmen Aras ikiye böler. Mugan’ın dağları; Gulutaş, Donguz gedik, Kelanter, Horozlu, Salâvat dağlarıdır. Çayları; Aras, Şenbur'dur. Nadir Şahın Kurultay yaptığı tepe Mugan'dadır. Mugan ve yöresinde Azerbaycan Türkçesi konuşulur. Bölge halkı çoğunlukla Şahseven Türklerinden meydana gelmiştir .
Şahsevenler, Oğuz Türklerindendirler. 11. yüzyıldan beri bölgede meskûndurlar. Evvelce Şah İsmail döneminde Kızılbaş olarak bilinirlerdi. Bunlara Şahseven adını Şah Abbas vermiştir. Türkmenleri bayrağının altına çağırırken "Şah Seven gelsin" der, Osmanlı sınırına bölgeyi korumak için gönderilirler. İran'da Safevi Türk yönetimi döneminde iktidar Şahseven Türkmenlerinde idi. Nadir Şah Afşar zamanında Şahsevenlerin lideri Sarıhan Beyli boyundan Bedirhan Bey'di. Onun başkanlığında 18. yüzyılda Bedirhan aşireti içerisinde ihtilâf çıkmış ve aşiret ikiye ayrılmıştır. Erdebil ve Miskin tayfaları 19 yüzyılda, bu bölgeyi kendilerine "el" olarak alırlar. Sosyal sistematiğe göre başkanlarına elbeyi denilirdi. Azerbaycan ikiye bölününce, bunlar da kuzey-güney diye bölündüler. 1925 yılından sonra Şahseven Türkmenleri mecburî iskâna tâbi tutuldular.
Şahseven Türkleri isyan ederler ve isyan on yıl devam eder, çok kan dökülür. Devrimden sonra Şahseven Türkmenlerine "El Seven" adı verilir. 1961 yılında yaşanılan Ak Devrim'den sonra elbeyi türünden tabirler de yasaklanır. 1843 yılında Miskin ili Şahsevenleri 6-7 bin ev idi. Bu dönemde Erdebil'de ise 5 bin hane Safevi Türkü vardı. 1900'lü yıllarda Şahseven Türkmen boyları: Hacıhacelu, Giyiklu, Gacabeylu, İsabeylu, Alorlu, Polatlu, Yurtçu idi. Bunlar en önemli boylardır. Şahseven Türkmenlerinde sosyal yapı; el, tayfa, tire, (göbek), oba ve ev şeklindedir. Şahseven Türkmenleri göçebe hayat tarzını sürdürürler.
Şahsevenlerin bugünkü tayfaları Karabbaslı (bunların kışlıkları Dereçay, yaylakları Öktizdağı'dır.) İsalu (kışlakları Erşek, yaylakları Savalan dağı eteklerinde Karabulak ve Boran çukurudur. 1940-45 yılları arasında Rus işgaline karşı çok direnmişlerdir.) Kocabeylu (Bunların kışlakları Dere Çayı ve yaylakları Ağlay, Kara Çay ve Bozkaye Savalan etekleridir. Tireleri; Curuğlu, Nurullah boylu, Şahmarbeylu, Agabeylu, Hüseyinhanlı, Eliruzabeylu, Hosioğlu, Hampa, Çobanlı, Karamusaiı, Tepelu'dur). Bentolıbeyluların öteki ismi Alibaba'lıdır. (Bunların Kışlakları Şorgöl ve Horozlu'dur. Yaylakları ise Cinlibulag ve Maldeli'dir.) Rızabeylu (köyleri, Soğme, Yiyece, Golocug, Ibedullahbeylu ve Nesirkendi'nde yaşamaktadırlar) Şahelibeylu (kışlakları Kermeli, Mirzahan, Fereçharabesi; yaylakları ise Çaldaı'dır.) Balabeylu (Parsabat şehrinin etrafında kışlarlar, Yaylaları Kotursu'dur) Mustaahıbeyli (kışlakları Güllü, Çanak, Sarıbulak ve yaylakları ise Divandaşlı'dır.) Saruhanbeylu (kışlakları Ağmescit, Yelligedik; yaylakları ise Çınar, Kabale, Burunkışlağı'dır.) #Geyiklu (Bu isim aynı zamanda Osmanlı'da bir bölgenin ismi idi. Sarılık Ocağı olarak bilinir. Yaylakları Kaşgamişe, Yağlı, Gaynarce (Kaynarca)'dır. Tireleri, Alipnahlu, Mirzalu, Ciyanlu, Tumarlu, Hacumanlu, Halıllu, Geyteranlu, Kiravlu, Karapıtıhlı, Alibayramlu, Medinelu, Musalu, Oruçlu, Hacıgereçli, Alişanhanmlu, Ağacaferlu, Hacıcaferlu'dur. Caferlu (Bunların Parsabat şehri civarı, yaylakları Savaran'ın cinli Çayıdır.) İvatlı (kışlakları, Molla kenti, Koyabeylu;
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [22.05.20 18:34]
ریشه تورکان آغ قویونلو به قبیله باییندیر یکی از قبائل تورکان اوغوز بر میگردد از این رو به آنها باییندریه نیز میگفتند
.
اوزون حسن که پدربزرگ شاه اسماعیل صفوی بود توانست با سرنگون کردن قره قویونلو ها سرزمین های آغ قویونلو ها را گسترش دهد
.
تورکان آغ قویونلو نیز بدست شاه اسماعیل سرنگون شده و حکومت تورک دیگری پا به عرصه تاریخ گذاشت
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [22.05.20 18:38]
[ Photo ]
🔸️شیخ حیدر و داستان تشکیل لشکر قزلباشان
اوزون حسن پس از غلبه بر رقیبان قراقوینلو و گورکانی وارد اردبیل شد و شیخ حیدرِ ده ساله را، به عنوان مرشد طریقت صفوی، به ریاست امور بقعه و خانقاه صفوی منصوب کرد. سپس در حمایت از او دخترش، حلیمه بیگم آغا، را هم به عقد او درآورد.
شیخ حیدر بعد از به قدرت رسیدن برای یکپارچه کردن مریدان و پیروان خود، برای آنان کلاهی سرخ رنگ با دوازده ترک طراحی کرد.
سرخ، به نشانه انتقام و دوازده ترک، به علامت دوازده امام شیعه. به واسطه داشتن همین کلاه سرخ بود که به سرخ سران یا قزلباشان شهرت یافتند...
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [24.05.20 12:52]
[Forwarded from 1 mahiar]
اندر پیرامون " بوزاخلو" و" قاراپیتیقلو"
احتمالات زیر در مورد " بوزاخلو" و " قاراپیتیقلو" قوی به نظر می رسند.
چون تیره بوزاخلو در کنار " دره یورد" موغان اسکان دارند. حاشیه دره یورد نی زار است و برای نگهداری " بوزاق" یا گاو و گوساله بسیار مناسب است. الان هم این تیره بوزاق های بیشتری را نگهداری می کنند. اما در تاریخ ترکان می خوانیم
"اوغوزخان " 6 پسر داشته که 3 تای آن در سمت راست وی می نشستند که به آنها " بوز اوخلو" یعنی 3 نیزه داران خاکستری
می گفتند و 3 تای دیگر در سمت چپ اوغوزخان می نشستند که به آنها
" اوچ اوخلو" می گفتند. یعنی 3 نیزه داران شاید ریشه
بوزاخلو به این نامگذاری هم برسد.
اگر این نظر درست باشد. " بوز" اینجا
به معنی خاکستری است . بوز به معنی نیلی متمایل به سفید هم هست. بعضی از دوستان هم احتمال می دهند " بوز آتلو" به " بوزاوخلو" تبدیل شده است.
بوز اوخها چون در حومه یورت اصلی می زیستند به آنها " دیش اوغوز" می گفتند. یعنی اوغوزهای بیرونی اوچ اوخها در متن و درون یورت زندگی می کردند که به آنها " ایچ اوغوز" یعنی اوغوز های درونی می گفتند. جناب آقای شهروز فرهمند باور دارد . ریشه قارا پیتیقلو به قارا پاتوق می رسد. اما ما باور داریم ریشه و اتیمولوژی " قاراپیتیقلو" به قارا پوتاقلو"
برسد بسیار محتمل به نظر می رسد. پوتاق به معنی "گامیش" یا" گوساله گامیش " می باشد و رنگ پوتاق هم سیاه است. احتمالا سردمداران این تیره
" پوتاق های سیاه" یا قاراپوتاق" نگه می داشتند. به همین سبب مشهور به قاراپیتیقلو یا " قاراپوتاقلو" شده اند. البته قارا معانی دیگری هم دارد. مانند " قاراباغ" و قاراسو" یعنی باغ بزرگ و رودخانه بزرگ و قارا به معنی شمال هم هست. ببینیم دوستان دیگر چه اندیشه ای دارند.
* مهیار 99/3/4
Ogüzlar, [30.05.20 17:39]
[ Video ]
📹در کشور مولداوی یک جمهوری خودمختار تورک نشین به نام گاگائوزیا وجود دارد که خود را گؤک اوغوز (اغوزهای آسمانی) میدانند و پیرو مسیحیت هستند. ایشان خانم ایرینا ولاهین رئیس جمهور این جمهوری خودمختار است و شعری در مورد زبان مادری به نام آنا دیلی میخواند.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [31.05.20 23:15]
🌐 آغاز کاوش باستان شناسی تپه نادری اصلاندوز مغان
🔸 فریده سرودی، سرپرست اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان #پارس_آباد_مغان و #اصلاندوز_مغان گفت: براساس برنامهریزیهای انجام شده در روزهای آینده شاهد آغاز عملیات کاوش باستانشناسی در تپه نادری اصلاندوز موغان خواهیم بود.
🔸 وی با اشاره به اهمیت کاوش در منطقه افزود: تپه نادری از آثار باستانی و تاریخی مهم اصلاندوز مغان به شمار میرود که در تاریخ یک فروردین سال ۱۳۴۷ با شماره ثبتی ۷۹۶ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت.
🔸 سرودی قدمت این تپه تاریخی را تا هزاره سوم و چهارم قبل از میلاد عنوان کرد و گفت: نادر شاه تپه سی به دلیل اهمیت و موقعیت استراتژیکی و نظامی یکی از آثار مهم تاریخی و باستانی در شهرستان به شمار میرود که با کاوش در منطقه تحقیقات و بررسیهای بیشتر در این زمینه انجام میشود.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [03.06.20 23:03]
[ Photo ]
(وثیقه نامه یا عهد نامه شورای کبرای دشت مغان٬به تاریخ۴شوال ۱۱۴۸ه.ق)
✍️این عهد نامه به قلم میرزا مهدی خان بیگدلی معروف به استر آبادی نوشته شده است.
قسمتی از این نامه که ایران را شامل ترک و تاجیک دانسته جالب توجه است.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [03.06.20 23:20]
[ Photo ]
🔺ترکیب زیبای طمغاها و نقوش اساطیری ترک در دست بافت های ترکان شاهسون.
🔮برای اینکه از ادعای پوچ آذربایجان ترک ندارد عقب نشینی نکنند شاهسون های دشت مغان را تازگیا عشایرمغان مینامند.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [03.06.20 23:24]
[ Photo ]
مغان - سفال پیدا شده در مغان با تمغای ایل قایی از ایلات 24 گانۀ ترکان اوغوزی
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [04.06.20 17:56]
[ Photo ]
👁🗨دنیسون راس، جاسوی بریتانیایی در گزارشی به ملکه انگلیس مینویسد : تورکها باید سرکوب شوند !
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [05.06.20 17:15]
[ Photo ]
🔴 شناخت الفبای خط اورخون👆🏼👆🏼 که همگی از طبیعت نشات گرفته و تامغا هستند. مثلا حرف ب نازک تامغا ائو، حرف ند تامعا آند ، حرف ل نازک تامغای ال و...
[ترکان در گذرتاریخ،محمدپناه،ص17]
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [13.06.20 13:28]
[Forwarded from فرهنگ، هنر و تمدن تورک]
سوبوتای، بزرگترین سردار کشورگشای جهان
سوبوتای باهادیر (۱۱۷۶ ـ ۱۲۴۸) یکی از چهار فرمانده بزرگ امپراطوری مغول (اتحادیهای ایلی ـ نظامی از عموماً تورک های قیپچاق و برخی قبایل تُنغوز)، یک استراتژیست نظامی نابغه و مورد علاقهترین سردار جنگیزخان و پسرش اؤگهدهی خان (اؤگهدای / اوکتای) بود که نبردها و فتوحات زیادی در غرب امپراطوری مغول انجام داد.
وی مغز متفکر نظامی، استراتژیست اصلی امپراطوری عظیم مغول و دارای هوش نظامی سرآمد و خارقالعادهای بود که در استفاده از تسلیحات محاصره تبحر فراوان داشت. همچنین ژنرالی جسور، شجاع، قدرتمند و دارای لقب باهادیر (بهادر / باتور) نیز بود.
سوبوتای از قبیلهی «اورانهای» از تورکهای «تووا» و پسر آهنگری به نام چارچودای (در برخی منابع قابان) از دوستان جنگیزخان بود. افراد این قبیله بیشتر در کار تجارت خز و آهنگر بودند اما سوبوتای در سن ۱۴ سالگی، زمانی که نوجوانی بیش نبود، به اردوی جنگیزخان پیوست.
وی ابتدا به عنوان نگهبان دروازه منصوب شد اما با داشتن استعداد خارقالعاده در هنرهای رزمی و سوارکاری و همچنین مهارت در تیراندازی حین اسبدوانی که از فنون نظامی ویژهی تورانی بود، خیلی سریع پیشرفت نمود و علیرغم جوانی و سن کم، مدارج ترقی نظامی را در مدتی کوتاه طی کرد، و در اردوی جنگیزخان که انتخاب سردار مطمئن برای کمک به خاقان بزرگ و جهت گسترش امپراطوری از مهمترین امور بود و افراد فارغ از منسوبیت قبیلهای و فقط بر اساس شایستگی منصوب میشدند، به یکی از فرماندهان بزرگ و مهمترین استراتژیست امپراطوری تبدیل شد. پس از درگذشت جنگیزخان حین فتح چین، طی سه سالی که امپراطوری عظیم مغول را خاتون وی اداره میکرد و همچنین در دورهی خاقانی اؤگهدهی خان، سوبوتای به خدمت ادامه داد.
سوبوتای بیش از بیست لشکرکشی انجام داد و در هیچ نبردی شکست نخورد. شهرهای بسیاری فتح کرد و ۳۲ ملت را منقاد امپراطوری مغول نمود. وی که از حیث تسخیر سرزمینها بزرگترین سردار کشورگشای تاریخ شمرده میشود، قبل از طراحی تاکتیک خود، تاکتیک دشمن را به درستی تشخیص داده و مؤثرترین ضدحمله را انتخاب میکرد.
سوبوتای تبریز را بدون جنگ، و با یادآوری ریشهی تورانی مردم تبریز و اقناع اعیان شهر به برادری تورک و مغول فتح نمود و مورد استقبال گستردهی بزرگان و مردم شهر قرار گرفت. در دورهی مغول، تبریز به حد اعلای رونق و شکوه رسید و یکی از آبادترین و مهمترین شهرهای جهان شد.
یکی از شاهکارهای نظامی سوبوتای شکست ارتشهای لهستان و مجارستان در دو روز پیاپی بود طوری که نفرات دشمن تقریباً تا آخرین نفر نابود گردید. در تابستان سال ۱۲۴۱ و در پی پیشروی در اروپا، اردوی تحت امر سوبوتای فقط چند صد کیلومتر با رود دانوب و دروازههای وین که در برابر آنها کاملاً بیدفاع بود فاصله داشت. سوبوتای مصمم بود تا ایتالیا پیش رفته و امپراتوری روم را از میان بردارد. اما، اؤگهدهی خان در گذشت و وی مجبور شد برای شرکت در قورولتای بزرگ و انتخاب خاقان جدید به مغولستان برگردد.
به گفتهی مورخان، اگر خاقان از دنیا نمیرفت و سوبوتای طبق برنامهای که داشت لشکرکشیها و فتوحاتش را ادامه میداد، هیچ ارتش اروپایی نمیتوانست در مقابل نبوغ وی و قدرت اردوی تورک ـ مغول مقاومت کند و امروزه سرنوشت فرهنگی و سیاسی بخش اعظم جهان به شکلی دیگر بود.
در اتفاقی خوشیُمن برای اروپا، امپراطور بعدی، گؤیوک خان، سوبوتای را به عنوان فرمانده اردوی تورک ـ مغول در جنگ با سلسلهی چینی سونگ منصوب کرد. وی در آن زمان ٧٠ سال داشت که برای یک فرمانده نظامی سن زیادی بود. لشکرکشی سوبوتای به چین تا سال ۱۲۴۷ ادامه یافت و پس از آن، وی در راه بازگشت به مغولستان و به سال ۱۲۴۸ درگذشت.
سوبوتای همچنین لقبی است که «جمشیدخان مجدالسلطنه افشار اورومی»، فرمانده تورکهای ایران در زمان جنگ جهانی اول و تهاجم نیروهای متحد مسیحی ـ صلیبیِ روسیه، انگلستان، فرانسه، ارامنه، آسوریها و ... به منطقهی غرب آذربایجان جهت تأسیس ارمنستان بزرگ و آسورستان بزرگ (مشابه کردستان بزرگ امروزی)، برای خود برگزیده بود.
انتخاب نام سوبوتای توسط جمشیدخان اورومی، که توانست با سازماندهی گروههای مردمی تورک و کمک نیروهای تورک عثمانی قتلعام مردم تورک را متوقف کرده و پروندهی ارمنستان بزرگ را مختومه نماید، نشانگر عمق آگاهی وی از تاریخ تورک، و شعور ملی و تورکی وی میباشد.
#دولتمردان_تورک
@TurkUygarligi
Ogüzlar, [13.06.20 13:36]
✅ ترکهای خلج افغانستان
✍️ دکتر عظیم خنجانی(از پزشکان افغانستانی)
بروایت تاریخ فرشته چاپ دهلی= ترک بن یافث ع یازده پسرداشت یکی از آن خلج بود، بروایت محمود کاشغری= خلج ها ترک اوغوزی و دو قبیله از ۲۴ قبیله ترکمن هاست که در نیمهٔ قرن هفتم میلادی دستهای از ترکستان آمدند در سیستان ایران و کابل ساکن شدند و گروهی از آنان در قرن هشتم میلادی در هندوستان سلسله خلجی را تأسیس نمودند که بروی سکههایآنها به رسم سایر قبایل ترک روی تاج پادشاه شکل گرگ ترسیم شده بود. البته خلجها بعد از اسلام نیز در هندوستان حکومتی به نام «سلسلهٔ خلجیان» تشکیل دادهاند که از آن بنام دوره طلایی ترکها در هند یاد می کنند.
ترکهای خلج، سلطان محمود غزنوی را در تسخیر هند کمک نمودند، اما علیه سلطان مسعود غزنوی قیام و سلجوقیان را به پیروزی رسانیده اند، سلطان علاوالدین محمود را در گرفتن غور مساعدت نمودند وگرنه گرفتن غور ناممکن بود، خلجها در زمان هجوم چنگیزخان مغول به همراه خوارزمشاهیان از سمرقند دفاع کردند و به اتفاق ترکمانان سپاهی به فرماندهی «سیفالدین قراملک» جهت حمایت از سلطان جلالالدین خوارزمشاه تشکیل داده، در جنگ پروان، مغولان را سخت شکست دادند.
خلجی ها در اصل ترکی زبان بودند و اکنون ترکان خلجی در خلجستان ایران بزبان ترکی خلجی صحبت میکنند، اما در افغانستان بیشتر از نیم ملیون ترک خلجی ساکن استند بنابر عوامل مختلف زبان ترکی خلجی شان را فراموش و به زبان های پشتو و دری تکلم می نمایند که در مناطق ذیل زندگی می کنند.
۱= ولایت غزنی، در مرکز شهر، قره، مقر، اندر، ۲= پکتیکا، اورگون، کتواز، یوسف خیل، مست، شرن و منطقه پتن، ۳= پکتیا= کولال گو، زورمت، ۴= ولایت زابل، قلات، ۵= اروزگان، گیزاب، ۶= قندهار، دو راهی امیرلالی، ۶= هلمند، ۷= فاریاب، ۸= هرات، ۹= جلال اباد، ۱۰= لوگر، ۱۱= نیمروز، ۱۲= فراه، پروان و کابل.
نوت: شورای انسجام ترک تباران دری زبان افغانستان با تمام ترکان خلج این مناطق روابط برقرار نموده است و اکثریت شان از ترک بودن شان آگاهی دارند و قبول دارند.
Ogüzlar, [16.06.20 19:45]
.
💠پس از مرگ #نادرشاه_افشار سه تن از سرداران او مدعی حکومت شدند و برای رسیدن به قدرت با هم به جنگ پرداختند
.
🔵1_محمد حسن خان قاجار پدر آقا محمد خان قاجار (موسس حکومت قاجاریان)در استرآباد ⚫️2_کریم خان زند در اصفهان و شیراز 🔴3_#فتحعلی_خان_افشار ارشلو در #اورمیه و #تبریز
فتحعلی خان افشار اهل اورمیه و از طایفه افشاریان ارشلو میباشد او در جنگ نادرشاه با هندوستان ،فرمانده خط مقدم جبهه نادری بود
.
🔘فتحعلی خان حدود ۲۰ فیل را که در پشتشان خار قرار داده بودند، آتش زده به سمت سپاهیان هندوستان روانه کرد و باعث به هم خوردن نظم و آرایش جنگی هندیان شد، و به این صورت سرنوشت جنگ را به نفع افشاریان رقم زد.
.
#کریم_خان یکی دیگر از سرداران نادرشاه پس از مرگ نادر اصفهان و شیراز را تصاحب نمود و برای تصاحب #آذربایجان با فتحعلی خان وارد جنگ شد، و در هر چهار جنگی که بین این دو سردار اتفاق افتاد بدون استثناء فتحعلی خان افشار پیروز جنگ بود و اجازه ورود قشون زندیه به آذربایجان را نداد.
.
🔘کریم خان نهایتا در سال ۱۷۶۲ با تمام قوا به سمت دارالاماره اورمیه لشکر کشید و شهر را ۹ ماه تمام تحت محاصره خود درآوردند و اجازه ورود آذوقه و آب را به داخل شهر ندادند، مجتهدین شهر برای کاهش قتل مردم بر اثر گرسنگی فتوای مرده خواری را صادر نمودند، در این شرایطی که اورمیه دچار قحطی و بیماری شده بود، فتحعلی خان برای جلوگیری از مرگ همشهریانش تسلیم شد.
🔘کریم خان فتحعلی خان را اسیر نموده و به سمت شیراز برد و در آنجا شیر افشار را به قتل رسانید
.
کریم خان زند در طرفی دیگر محمد حسن خان قاجار را نیز در استرآباد شکست داد، پسرش آقامحمد خان قاجار را نیز به اسارت گرفت، و بدین صورت حکومت زندیه توانست مدت کوتاهی سلطنت ایران را بدست آورد.
Ogüzlar, [18.06.20 22:35]
🔻من سیاسی نیستم!
🔻بدترین بیسواد، بیسواد سیاسی است
وی کور و کر است، درک سیاسی ندارد و نمیداند که هزینههای زندگی از قبیل قیمت نان، مسکن، دارو و درمان همگی وابسته به تصمیمات سیاسی هستند.
🔻او حتی به جهالت سیاسی خود افتخار کرده، سینه جلو میاندازد و میگوید که...: "از سیاست بیزار است". چنین آدم سبکمغزی نمیفهمد که بیتوجهی به سیاست است که زنــان فــاحــشه و کــودکان خــیابانــی میسازد، قتــل و غــارت را زیاد میکند و از همه بدتر بر فساد صاحبان قدرت میافزاید...
#برتولت_برشت
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [22.06.20 16:26]
❌منیم قارنیم آجدیر سن تاریخدن دانیشیرسان❌
✍🏼 این جمله ای است که به کرات شنیده اید؛کسانی که از تاریخ و سیاست هیچ نمیدانند از خود نمیپرسند چرا یک تهرانی،اصفهانی یا یزدی نمیگوید من گشنه ام؟؟ بدون اینکه کسی بپرسد پاسخ میدهم؛ جوابش ساده است،نمیگویند چون گرسنه نیستند. زمانی که این انسان های به فکر شکم در حال بخور و بخواب بودند آنها در حال جستجوی تاریخ و هویت و دخالت در سیاست بودند و خود را بالا میکشیدند و حال که از لحاظ اقتصادی برتر شده اند هر آنچه که مال ماست از فرهنگ و هویت و منابع معدنی گرفته تا زبان مادری، دارند به تاراج میبرند و تمامی صنایع را به شهر های فارسنشین منتقل کرده اند. ذوب آهنی که به آبِ شدیدا زیاد نیاز دارد و از لحاظ محیط زیستی باید در حاشیه دریای جنوب تاسیس میشد به دلیل غیر فارس بودن مردمان این استانها ، در اصفهان فارس نشینی که در کویر واقع شده تاسیس شد و آب زاینده رود را خشکاند. یا یک نمونه از کارخانجاتی که در تهران و اصفهان و کلهم در شهرهای فارسنشین واقع است را در شهر های غیر فارس از جمله، زنجان،تبریز،اردبیل،ارومیه، لرستان،خوزستان، سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی یا گلستان و... نمیبینیم. چرا؟ چون فارس نیستند. ما نیز زمانی شکممان سیر خواهد شد که تاریخ و هویتمان را بشناسیم و با شرکت فعالانه در عرصه سیاست، حق و حقوق فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خود را بگیریم. سوال: چرا آذربایجانی که بیشترین منابع معدنی را در کشور داراست و هر نوع ماده معدنی از سنگ و مس و اهن گرفته تا نفت و طلا انقدر به لحاظ صنایع و اقتصاد ضعیف است؟ چرا از این منابع برای بهبود وضعیت اقتصادی و ایجاد اشتغال بهره برداری نمیشود؟ با استخراج سالیانه ۱۰ تن طلای خالص از معادن زرشوران آذربایجان غربی چند کشور را میشود آباد کرد؟ این استخراجات به کجا میرود؟؟چرا در حال بیابان زایی در آذربایجان هستند؟؟چرا صد ها معدن آذربایجان متروک مانده و یک کارخانه ندارد و منابعی از جمله فولاد که از آذربایجان و کرمان و... استخراج میشود به اصفهان منتقل میشود؟ جواب همه ی سوالهای بالا یک جمله است: آنها میخواهند ما همیشه گرسنه بمانیم و جز شکم به چیز دیگری فکر نکنیم. اکثرمان از دید جامعه شناسی بیشعور سیاسی هستیم و عدم دخالت در سیاست را افتخاری برای خود میدانیم و در جمع های خانوادگی فاز روشن فکری گرفته و میگوییم حالم از سیاست به هم میخورد!! حالمان به هم خورده که وضعمان این است، حالمان به هم خورده که گرسنه ایم؛ کسی که در سیاست دخالتی ندارد شکمش همیشه خالی خواهد ماند. آنها میخواهند ما گشنه بمانیم، تا وقتی شخصی از تاریخ و سیاست و هویت سخنی گفت نیازی به برخاستن از جایشان زیرا که میدانند خودمان جلوی بیداری خودمان را خواهیمگرفت. آنها میدانند اگر از لحاظ اقتصادی در تنش نباشیم به چیز هایی فکر خواهیم کرد که به ضرر آنها خواهد بود. 《خوشا به حال حاکمانی که مردمشان فکر نمیکنند》 زمانی که توانستیم کمی درد شکم را ساکت کرده و صدای حقیقت و واقعیت را بشنویم ، آن وقت است که شکممان به معنای واقعی سیر خواهد شد و یک جوان غیر فارس برای روزی هفتادهزار تومن راهی دیار غربت نخواهد شد و در شهر خودش کارخانه برای کار خواهد داشت. این سخنان را هویت طلبان هزاران بار گفته اند اما مردم باز میگویند منیم قارنیم آجدیر نه ائیلیرم دیلی!! اما همین شخص یک بار نمیگوید مردم دارند از گشنگی میمیرند چرا حداد عادل ۱۷۶ میلیارد تومن بودجه را صرف ساختن واژه های مسخرهء کش لقمه و دراز آویز زینتی میکند.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [24.06.20 00:52]
[In reply to Ogüzlar]
🔴شناخت تامغا به چه دردمان خواهد خورد؟؟
🟥مطالعه واجب🟥
✍🏼تامغاها نماد های فرهنگی و حاکمیتی ترکان هستند که بیشتر از هر چیز دیگری که فکر کنید در ممالک تحت فرمان ترکان نشر و گسترش پیدا کرده اند. تامغاها روی بناها، لباس ها، سنگ قبر ها، فرش ها، آلات جنگی، و هر چیز دیگری فکرش را بکنید وجود دارند و سندی برای اصالت ترکی آنهایند. و برای مثال اگر کسی گفت ترک ها بیابان گرد بودند و فرهنگ نداشتند و فلان بنای تاریخی را فلان وزیر ساخته است؛ ما میتوانیم با نشان دادن چند تامغا اصالت ترکی آن را ثابت کنیم. برای شناختن تامغاها فقط کافی است اشکال آنهارا یاد بگیریم که چنان هم سخت نیست و اشکال هندسی هستند. برای مثال لوزی تامغای آنا، مربع معرف زمین،دایره تامغای گون،هشت ضلعی تامغای جهان اساطیری، ستاره هشت پر تامغای ستاره قطبی، شکل s تامغای برکت آب، اشکال + × تامغای اوز و... هستند.
با مدتی گذاشتن وقت میتوانید تامغاهارا از هم بازشناسید و در هر جایی که نگاه کنید تامغاهای ترکی را خواهید دید و میتوانید از طریق تامغاها افراد زیادی را با اصالت خودشان آشتی دهید. به رغم علاقه کم دوستان پست هایی درباره تامغاها قرار میدهیم اما امیدواریم دوستان تامغاهارا جدی گرفته و ارزش آنهارا بدانند و با علاقه این پست هارا دنبال کنند.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [24.06.20 00:52]
[Forwarded from یاشیل موغان]
[ Photo ]
🔻ثبت اصلاندوز به عنوان شهر ملی ورنی
معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اردبیل از
ثبت اصلاندوز به عنوان شهر ملی ورنی و عنبران سفلی از توابع شهرستان نمین به عنوان شهر ملی گلیم و مسند خبر داد.
@yashilmoghan
Ogüzlar, [24.06.20 23:25]
هاردا اوْلوُرسانیْز اوْلوُن، اوْ سیزینلهدیر؛ آللاه یاپدیقلارینیزی گؤرهندیر.
Nerede olursanız olun, O sizinledir; Allah yaptıklarınızı Görendir
وَهُوَ مَعَكُمْ اَيْنَ مَا كُنْتُمْۜ وَاللّٰهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصیرٌ
هر كجا باشيد او با شماست؛ الله به آنچه انجام میدهید بیناست.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [26.06.20 22:59]
👇👇👇👇
.
.
.
از یک طرف مینویسند تورکان مهاجرند ! از طرفی مینویسند تورک نداریم زبان مردم عوض شده !! حال اگر مهاجر هستند زبان عوض شده چیست ؟! اگر زبان عوض شده ، مهاجرند چیست !! از طرفی هر روز از تورکیه و ایران کتیبه ارایه میدهند که ببینید فلان شاه تورک کتیبه ها را فارسی نوشته و زبان فارسی از اولش زبان رسمی ایران بود ! از طرفی میگویند تورکان زبان تغییر داده اند ! حال اینکه فارسی از اول توسط پادشاهان تورک تحت حمایت قرار گرفته و تمام شاعران فارسی گو در زمان تورکان پا به عرصه گذاشته اند ! از طرفی این چگونه تغییر زبانیست که زبان مادریشان تغییر میکند اما همچنین شاعران فارسی گوی تورک به همان حالت شعر گفته و میگویند و شعر گفتنها به همان حالت در این سرزمین ادامه پیدا میکند ؟! و ... هزاران سند و مدرک دیگر .
.
.
شما ابلهیت را به حد اعلا رسانده اید و از سواد کم مردم سو استفاده میکنید ! اما حماقتتان برای اشخاصی قابل قبول است که در حد خودتان احمق باشد ! همین کافیست تا شما و حرفها و خزعبلاتتان را قبول کنند ، اما اینرا بدانید ، احمق در اندازه ی شما در حال کم شدن است هر چند شماها خودفروش با ترشی حماقت هستید و عوامل مزدور و مزد بگیر اشخاصی میباشید که در پشت سیاست تورکستیزی با سو استفاده از نام ایران در حال دوشیدن این سرزمینند !
.
.
.
پیج تخصصی و تحقیقی تورک بیلگی
@turk_bilgi
Ogüzlar, [08.07.20 17:12]
[ Photo ]
〰️نقش نبرد شاه اسماعیل صفوی با شیبک خان ازبک؛ نقاشی دیواری کاخ چهلستون.
#گره_دم_اسب
➕
Ogüzlar, [08.07.20 18:01]
[ Photo ]
نگارهای از ششمین خاقان سلسلهی تورک قیزیلباشیه (صفویه)، سلطان صاحبقران "ابوالمظفر شاه صفی بهادر خان" (شاه صفی یکم).
#گره_دم_اسب
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [08.07.20 18:17]
[ Photo ]
نقش کهن الگو قهرمان تورک با گره دم اسب در سگک به جا مانده از امپراتوری تورک خزر.
#گره_دم_اسب
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [08.07.20 18:23]
[ Photo ]
نقش جنگاوران اورارتویی بر تاج شاه.
گره دم اسب در فرهنگ ترکی👌🏼🌹
گره دم اسب نماد وفاداری اسب و سوارش هنگام جنگ و کار
#گره_دم_اسب
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [08.07.20 18:23]
[ Photo ]
🔴اسب عروج به جهان بالا از طریق درخت حیات در کنار درخت حیات قرار گرفته است... دم اسب گره خورده است و نکته ای دیگر اینکه در دو طرف درخت حیات که اسب دیده میشود بر روی اسب ها تامغاهای برکت آب دیده میشود که این هم نمادگرایی جفت مار _اژدها و درخت حیات فرهنگ اساطیری تورک میباشد.
#تامغا
#گره_دم_اسب
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [08.07.20 23:06]
[ Photo ]
کتاب دیاربکریه (از تواریخ قراقوینلو و چغاتای)
نوشته ابوبکر طهرانی
به تصحیح و اهتمام: نجاتی لوغال و فاروق سومه ر
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [08.07.20 23:09]
[ File : کتاب دیاربکریه.pdf ]
کتاب دیاربکریه (از تواریخ قراقوینلو و چغاتای)
نوشته ابوبکر طهرانی
به تصحیح و اهتمام: نجاتی لوغال و فاروق سومه ر
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [03.08.20 18:16]
[In reply to Ogüzlar]
شاه عباس اول، خاقان تورک که موسیقیدان بود و قوپوز مینواخت
(بخش یکم)
خاقان تورک «شاه عباس اول» گاه شعر میسرود و برای شعر، آهنگی میساخت و نوازندگان را وامیداشت آن آهنگ ساختهشده را بهصورت دسته جمعی (ارکسترال) اجرا کنند.
خاقان تورک شاه عباس یکم مشهور به شاه عباس کبیر، پنجمین و قدرتمندترین، مقتدرترین و مدبرترین پادشاه دولت تورک قیزیلباشیه (صفویه) و ممالک پادشاهی تورک-قیزیلباشیه (ایران) پس از شاه اسماعیل بود. شاه عباس فرزند شاه محمد خدابنده و نوهی شاه طهماسب اول بود.
یکی از ویژگیهای رفتاری شاه عباس، علاقهی فوقالعادهاش به موسیقی بود. این اشتیاق فراتر از مجالس طَرَب شاهانه، از شاه عباس یک موسیقیدان و مسلط به مقامهای موسیقی شرقی (تورکی) ساخته بود. شاید بسیاری ندانند که شاه عباس، ساز مینواخت و به احتمال زیاد، ساز تخصصیاش ساز قوپوز بوده است که شبیه به سهتار بود.
اسکندر بیگ تورکمان منشی، مورخ نامدار عصر قیزیلباشیه (صفویه) و منشی مخصوص شاه عباس در «عالمآرای عباسی» مینویسد: «[شاه عباس] در موسیقی و علم ادوار و قول و عمل سرآمد روزگار و بعضی از تصانیف آن حضرت در میانهی ارباب طَرَب مشهور است و زبانزد اهلِ ساز.»
نصرالله فلسفی در کتاب «زندگانی شاه عباس اول»، به نقل از نسخهی خطی «تذکره عرفات عاشقین» آورده است: «[شاهعباس] در موسیقی به مرتبهای رسیده که جمیع مصنفان از وی طرز یابند.» هم او، به نقل از نسخهی خطی «تاریخ خُلد برین» مینویسد: «همچنین در فن موسیقی و علم ادوار، به ناخن تصرفات سزاوار، گره از کار قول و عمل مصنفان روزگار میگشوده است.»
این گزارشها، در کنار دیگر اسناد دورهی قیزیلباشیه (صفویه) نشان میدهد که شاه عباس نه تنها نوازندهای چیرهدست، بلکه در عیبیابی آثار دیگران نیز، توانمند بودهاست. شاهعباس، موسیقیدانان بااستعداد را عزیز میداشت و به دربار خود جلب میکرد. در کتاب «عالمآرای عباسی»، اشارهای به یکی از این موسیقیدانان و نوازندگان توانمند شده است؛ میرفضلالله بن میرمقصود خراسانی تنبورنواز مخصوص محفل شاه عباس محسوب میشد.
یکی از اساتید ساخت تصانیف در دربار خاقان تورک، مراد خوانساری بود. در تواریخ موجود، از هنرمندان نوازندهای همچون حافظ نایی (نینواز)، احمد کمانچهای، محمد مؤمن تنبورهای (مشهور به حافظک) و سلطان محمد چنگی سخن به میان آمده است که جملگی در ارکستر شاه عباس عضویت داشتند و از خزانه مواجب میگرفتند.
شاه ممالک محروسهی پادشاهی تورک-قیزیلباشیه (صفوی) شاه عباس اول، در ۱۳ شعبان سال ۱۰۱۷ (دوم آذر ۹۸۷) دستور داد برای نوازندگان و اهل موسیقی، در اصفهان محلهای بنا کنند و نام این محله را، «محلهی نغمه» گذاشت.
رفتار شاه عباس نشان میدهد که وی، صرفنظر از علاقهاش به مجالس طَرَب، برای هنر ارزش و احترام فراوانی قائل بوده است؛ اما این ارزش و احترام، روی دیگری هم داشت و آن بهرخ کشیدن شکوه فرهنگ و تمدن تورک و البته دربار قیزیلباشیه (صفویه)، در مقابل سفرای خارجی و بهویژه سفیران اروپایی بود.
شاهعباس عادت داشت که همیشه در فضای کاخ، طنین موسیقی برقرار باشد؛ حتی زمانی که به مذاکره با مقامات کشوری مشغول بود هم، صدای ساز متوقف نمیشد. او دستور داده بود هنگام ورود سفرای اروپایی، آنان را به شنیدن موسیقی شرقی-تورکی وادارند.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [03.08.20 18:22]
[In reply to Ogüzlar]
شاه عباس اول، خاقان تورک که موسیقیدان بود و قوپوز مینواخت
(بخش دوم و پایانی)
«آنتونیو دوگوا» دیپلمات اسپانیایی که در سال ۱۰۱۲ هجری قمری از طرف پادشاه کشورش برای انجام مذاکرات سیاسی و نظامی وارد اصفهان شد، در خاطراتش به یاد میآورد که چگونه مجبور شده است موسیقی تورکی را بشنود و خاقان تورک او و همراهانش را به اجرای موسیقی غربی وادارد و سپس، بر محتوا و شکل آن نقدهای اساسی وارد کرده است.
دوگوا میگوید که خاقان تورک شاه عباس، شخصاً سازی (به احتمال زیاد قوپوز) به دست گرفت و برای آنها در یکی از مقامهای موسیقی شرقی-تورکی نواخت و اشعاری را زمزمه کرد. در تمام مدتی که مذاکرات دیپلماتیک برقرار بود، نوازندگان دمی از نواختن دست نمیکشیدند و با اشارهی شاه، صدای ساز خود را بالا و پایین میبردند.
گویی موسیقی در فعالیتهای دیپلماتیک فرمانروای مقتدر تورک، بهویژه زمانی که با اروپاییها طرف بود، بخشی از برنامهی او را در بر میگرفت. نباید از یاد برد که این دوره، مصادف با شکوفایی عصر «باروک» در اروپا بود و شاهان قارهی سبز، میکوشیدند تا با به خدمت گرفتن هنرمندان در دربارهایشان، سطح و فرهنگ خود را به رخ دیگران بکشانند و شاه عباس یکم، به احتمال زیاد از این رویکرد آگاه بود و میکوشید تا با عرضهی موسیقی شرقی-تورکی و مقامهای مختلف، متنوع و دلانگیز آن و نیز نقد موسیقی غربی، نشان دهد که تورکها نه تنها در فرهنگ چیزی از ملل اروپایی کم ندارد، بلکه سرآمد هنرمندان عالم را باید در میان تورکها یافت.
علاقهی خاقانهای امپراتوری تورک قیزیلباشیه (صفويه) در استفاده از هنر موسيقی بدان حد بود كه در پارهای ازموارد همچون بنای «آلاقاپی» تالارهای مخصوص اجرای موسيقی فراهم شد. مسلماً نوازندگان دربار در تمام سفرهای شاه چه در گردشگاه، شكارگاه و چه در ديگر امكنه شاه را همراهی مینمودند.
در عصر شاه عباس اول، نظام موسيقايی مشرق زمين به اروپا شناسانده شد و زمينههای تحول و نوجويی در موسيقی شرقی-تورکی رشد یافت، نوازندگان خارجی نيز با فراگيری موسيقی شرقی-تورکی و انتقال آن به اروپا، بسترهای رشد و يا تغيير برخی از آلات موسيقی و نواهای موسيقایی تورک را در دورههای بعد، خصوصا عصر قاجار فراهم كردند.
نکته: شرقشناسان روسی و اوروپایی ضد تورک، محققین فارسگرا و تمامی منسوبین به جریانها و محافل تورکسیز، به جهت حذف نام تورک از موسیقی رایج در دربار امپراتوریهای تورک سلجوقی، ایلخانی، تیموری، قیزیلباشیه (صفویه)، آفشاری، قاجاری و دیگر سلسلههای تورک حاکم بر فلات ایران، آن را موسیقی ایرانی[!] مینامند. باید خاطرنشان کرد که جغرافیا و سرزمین صاحب هیچگونه تمدن، موسیقی، فرهنگ، هنر و.. نیست، این ملتها هستند که تمدن، فرهنگ، هنر و.. را پدید میآورند.
موسیقی سنتی و تصانیف فارسیشدهی امروزی نیز از مقامها، دستگاهها و گوشههای موسیقی تورکی دورهی قاجاریه اخذ شده است.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [03.08.20 18:34]
[ Photo ]
📓سیاست شوروی برای جداسازی اقوام مختلف ترک از یکدیگر این بود که با رسمی کردن هر یک از لهجه های ترکی و حذف کلمهء ترک باعث فاصله گرفتن هر چه بیشتر این زبانها از یکدیگر شد. مثلا ترکی ازبکی را زبان ازبکی ، ترکی قرقیزی را زبان قرقیزی ترکی آذربایجانی را زبان آذری و... نامیدند.
[سیریدرزبانولهجههایترکی،پرفسورهیئت،ص۳۹۶]
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [03.08.20 18:38]
[ Photo ]
نوشتهء پرفسور زهتابی به کسرویست ها.
رژیم گذشته با انواع اقسام ابزار نتوانست زبان ترکی را برچیند مغول ها با هیچ امکاناتی چطور این کار را به راحتی انجام دادند؟
[سیریدرزبانولهجههایترکی،پرفسورهیئت،ص۳۹۱]
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [13.08.20 11:06]
[ Photo ]
📦 برادران شرلی سه برادری بودند که به خاطر جهانگردیشان بسیار معروف شدند.
📦 جالب اینکه رابرت شرلی که اجازهء ورود به انگلستان را نداشت از شاه عباس خواست تا دست خطی بنویسد و مهر کند و به پادشاه انگلیس بگوید به شرلی اجازه ورود بدهد. در انگلستانی که هیچکس زبان نامه را نمیدانست شرلی سوء استفاده کرده و خود را سفیر شاه عباس معرفی کرد و نامه را اعتبار نامهء سفیری. که البته با آمدن نقد علی بیگ بیات دروغ شرلی لو رفت و تمام نقشه هایش نقش برآب شده و پادشاه او را دوباره از کشور اخراج کرد.
📦سرجان فینت نوشته است که نقد علی بیگ در لحظهء مواجهه با شرلی صورت وی را با مشت سختی کوبیده و نقش زمین کرده است؛ ولی با توجه به مرام ترکی احتمالا وی را با سیلی زده است.
[ایرانیاندرمیانانگلیسیها،دنیسرایت،ص۲۰]
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [14.08.20 10:07]
[ Photo ]
چشم هارا باید شست، جور دیگری باید دید.
📥 کسانی که قاجار را بد میبینند درحالی که یک صفحه هم تاریخ نخوانده اند. ببینند عظمت قاجار را که حاکم وقت جهان، بریتانیا چنین تدارکی برای سفیر قاجار دیده است.
📥حاجی خلیل کور اوغلو اولین سفیر قاجار در هند در زمان فتحلی شاه بود.
[ایرانیاندرمیانانگلیسیها،دنیسرایت،ص۶۴]
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [14.08.20 10:09]
[ Photo ]
📧 عهد نامهء فینکنشتاین قاجار با ناپلئون بناپارت که اگر ناپلئون با تزارهای روسیه صلح نمیکرد باعث سقوط انگلیس میشد.
📨 مفاد عهدنامه :《۱:قاجارها به انگلستان اعلان جنگ دهند ،۲: همهء روابط سیاسی و تجاری خود را با آن کشورقطع کنند.۳:سپاهیان فرانسوی اجازهء عبور از خاک ایران به سوی هندوستان را داشته باشند.》
[ایرانیاندرمیانانگلیسیها،دنیسرایت،ص۹۲]
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [12.11.20 19:23]
[In reply to Ogüzlar]
🔸برگی از بخش اوغوزنامه کتاب جامعالتواریخ نسخه سده 9 ه.ق
موضوع مینیاتور سفر اوغوز خان به مغان
15-cı yüzildə çəkilən rəsim Oğuz Xanın Muğana getdiği səfəri göstərir.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [12.11.20 21:18]
🏇🏻🏇🏻قبیله بیگدلی (بیگ دیلی)🏇🏻🏇🏻
✍🏼وجه تسمیه ایل بیگدلی به این اسم است که تمامی این ایل از بیگدلخان پسر سوم از چهار پسر اولدوزخان ، پسر سوم از شش پسر اوغوزخان میرسد. بیگدلی bəy dili : به معنای شکست ناپذیر و کسی که سخن استوار میزند است.
🟨 بیگدلی یکی از قبایل اوغوز است که تشکیل حکومت داده اند. در زمان سلطان سلیمان قانونی مهمترین گروه ترکمنان حلب را بیگدلی ها تشکیل می دادند . به طوری که در تاریخ یغما ذکر شده قبایل بیگدلی از حلب تا دیاربکر بهترین ییلاق ها را در دست داشتند. از میان آن ها بیگ های بزرگ و شیوخ طریقت زیادی برخاسته است. در زمان سلطان مراد سوم (1595 -1574م) جمعیت آنها خیلی زیاد شده بود بطوری که 32هزار خانواده سالیانه مالیات میداد، در حوالی سال 1691 شمار خانوار آنها در عثمانی به 80هزار خانوار رسیده بود. در قرن 15 و 16 جمعیت زیاد آنها عثمانی هارا نگران کرده و دولت با آنها به جنگ پرداخت و در نهایت مجبور شدند جمعیت زیادی از قلمرو عثمانی خارج شوند.
🟨 گفتنی است که اکثریت ترکمنان شمال سوریه را بیگدلی ها تشکیل می دادند. بیگدلی ها در دوران شاه اسماعیل،شاه طهماسب و شاه عباس صفوی بیش از دیگران قدرت و اعتبار پیدا کردند در این دوره اغلب امرا از آنها بودند به طوری که اسکندر بیک ترکمان برای بیگدلی ها از لفظ طایفه جلیله و برای ذولقدر ها که پس از بیگدلی ها قرار داشتند طایفه رفیعه را استفاده کرده است. خوارزمشاهیان به معنای خاص ان نیز تبارشان بیگدلی بوده است. روملو ها بیگدلی هایی اند که از روم به ایران و شاملو ها بیگدلی هایی اند که از شام به ایران آمدند. قاراگوزلوهای منطقه همدان از اولاد بیگدلی ها هستند و همچنین در طایفه کوکلان از ترکمنان ایران، بیگدلی ها جمعیتی بیش از 3هزار نفر دارند. همچنین بهارلوها، آبدال لو ها ، انیان لو و... نیز از بیگدلی ها میباشند.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [22.11.20 18:04]
[ Photo ]
✅ مینیاتور شهر سلطانیه استان زنجان در موزه توپ قاپی سارای استانبول، تورکیه
اثر نصوح مطراقچی که به سال 1537م در زمان سلطان سلیمان قانونی ترسیم شده است. در سمت راست گنبد سلطانیه و در سمت چپ مقبره چلبی اوغلی از آثار دوره ایلخانان دیده می شود و سایر آثار که در تصویر دیده می شوند از بین رفته اند.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [22.11.20 19:18]
[ Photo ]
رنگهای جهات جغرافیای در تاریخ تورک
رنگها در بین ترکان قدیم نشان دهنده جهات جغرافیایی نیز بوده است .
بطوری که شرق با رنگ آبی
غرب با رنگ سفید
شمال بارنگ سیاه
و جنوب با رنگ قرمز نمایش داده میشد .
مثلا دریایی که در شمال ترکیه است "کارا دنیز" یا دریای سیاه
دریای جنوبی کیزیل دنیز یا دریای قرمز
دریایی که در غرب قرار داشت دریای آک دنیز یا دریای سفید
و در مشرق دریاچه ای که بین آزربایجان و ارمنستان قرار داشت را گوکچه دنیز یا گوکچه گولو یا دریاچه آبی می نامیدند .
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [22.11.20 19:20]
[ Photo ]
💠رنگهای جهات جغرافیای در تاریخ تورک
💠🔹رنگها در بین ترکان قدیم نشان دهنده "جهات جغرافیایی" نیز بوده است.
بطوری که;
➡️🔵شرق با رنگ آبی
⬅️⚪️غرب با رنگ سفید
⬆️⚫️شمال بارنگ سیاه
⬇️🔴جنوب با رنگ قرمز
نمایش داده میشد.
💠مثلا؛ دریایی که در (شمال ترکیه) است, "کارا دنیز" یا (دریای سیاه)
(دریای جنوبی) "کیزیل دنیز" یا (دریای قرمز)
(دریایی در غرب) "آک دنیز" یا (دریای سفید)
و در (مشرق دریاچه ای که بین آزربایجان و ارمنستان) قرار داشت را "گوکچه دنیز یا گوکچه گولو" یا (دریاچه آبی) می نامیدند.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [22.11.20 21:06]
[In reply to Ogüzlar]
آقامحمدخان تورک قاجار
آقامحمدخان تورک قاجار یا آقامحمد شاه (۱۱۲۱ در استرآباد – ۲۸ خرداد ۱۱۷۶ در شوشا)، رئیس ایل، بنیانگذار و نخستین شاه دودمان تورک قاجار در ایران است. که به فلسفه و به ۵ زبان مسلط بود ,و بیشتر وقتش را صرف کتابخوانی میکرد و در جنگها کتاب خانه سیار داشت
در سال ۱۱۶۱ شمسی آقامحمدخان که از افراد ایل قاجار بود با از برکناری حکومت جانشینان کریم خان زند به حکومت رسید. وی در ابتدا در استرآباد تاجگذاری کرد و زادگاه خویش را به عنوان پایتخت انتخاب کرد، اما در نهایت بنا به دلایل سوقالجیشی تهران را پایتخت خود قرار داد و برای دومین بار تاجگذاری نمود. بعداز وی برادرزادهاش فتحعلی شاه به سلطنت رسید.
آقامحمدخان زادهٔ ۲۷ محرم ۱۱۵۵ ق برابر با ۲۷ خردادماه ۱۱۲۱ ش (۱۷ ژوئن ۱۷۴۲) در دشت اشرفی در میانه راه گرگان به ساری است. مراسم تاجگذاری اش پس از تصرف قفقازیه و سرکوب کلیه امراء و حکّام داخلی و پذیرش اطاعت و فرمان خان قاجار از سوی کلیه نواحی به استثنای مشهد و خراسان که هنوز زیر فرمان شاهرخ میرزا و فرزندش نادر میرزا بود، آقامحمدخان فرصت را برای تاجگذاری خود مناسب دید و به سال ۱۲۱۰ ق در استرآباد به نام پادشاه ایران تاجگذاری کرد. و سرانجام در ۲۱ ذی الحجه ۱۲۱۱ ق برابر با ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۱۷۷ ش (۱۷ مه ۱۷۹۸) در شوشا بدست شعوبیه شهید شد
وی فرزند محمدحسن خان قاجار و او نیز فرزند فتحعلیخان قاجار فرزند شاهقلی خان فرزند جهانسوز خان بود. مازندران و بارفروش (بابل امروزی) مرکز حکمرانی محمدحسن خان بود و فتحعلی خان حاکم گرگان بود و در استرآباد حکومت میکرد. اینان شیعه مذهب بودند. نادر قلی خان پس از کشتن فتحعلی خان رقیب سرسخت خویش به مقام شاهی رسید.
کودکی و نوجوانی آقامحمدخان
تصویر ارگ کریم خان، محل اقامت خانواده سلطنتی دودمان زند بود، که آغا محمد خان، بیشتر وقت خود را در طول اسارت خودرا کتاب خانی میکرده
آقامحمدخان تیراندازی، سوارکاری و خواندن و نوشتن و حفظ کردن قرآن را نزد مادرش جیران خانم فراگرفت. او در سیزده سالگی جزو بهترین تیراندازان قشون محمدحسن خان بود و فرمانده دستهٔ تجسس یا طلایهدار قشون پدرش گردید. وی با آن سن اندک، شجاع و بااراده بود و از مرگ ترسی نداشت. او فردی بسیار کتابخوان بود و حتی شب آخر عمرش نیز این عادت را ترک نکرد. دشمنانش خواجگی و بیکاری اش را دلیل کتابخوانی اش میدانستند، ولی او حتی در جنگها نیز کتابخانه شخصی اش را با خود حمل میکرد. همچنین سالها به تحصیل علم فلسفه نزد شیخ علی تجریشی پرداخت. وی به زبانهای فارسی، ترکی، عربی و روسی مسلط بود و به زبان فرانسه آشنایی داشت.
@oguzlar_yurdi
Ogüzlar, [20.12.20 17:52]
[ Photo ]
در اردوی قیزیلباشها (صفوی) زنان جنگجو نیز حضور داشتند.
آنها صورت خود را قبل از نبرد پوشانده زره پوشیده، با تیر و کمان و شمشیر مخصوص بخودشان همچون مردها عازم جنگ می شدند.
در اردوی قیزیلباش تقریبا دو هزار جنگجوی زن وجود داشت.
دو همسر شاه اسماعیل یعنی تاجلی خاتون و بهروزه بیگم نیز در بین این جنگجویان حضور داشتند.
منبع: تورک خاقانی شاه ایسماعیل- علی رضا اؤزدمیر
@oguzlar_yurdi