بیلدیریش, [11.01.21 22:47]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه

      اخیراً کتابی با عنوان «طغیان ارامنه، مبدأ و مقصود آن» به همّت دکتر توحید ملک زاده دیلمقانی به زیور طبع آراسته شده است. کتاب مذکور اثری ناشناخته و معرّفی نشده از محمّدعلی فروغی می باشد. اصل کتاب در سازمان اسناد ملی ایران مضبوط بوده است. این کتاب تا دی 1396 در ایران ناشناخته بود و در هیچ یک از کتب مربوط به بیوگرافی و شرح آثار فروغی اشاره ای جدّی به این کتاب نشده بود. نخستین بار در مجلّۀ بخارا (سال 21، شماره 121، آذرـ دی 1396) محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش در مقالۀ «سال شمار زندگی و فهرست تألیفات محمّدعلی فروغی» به این کتاب اشاره نموده اند.
      در شناسنامۀ این کتاب، محلّ ثبت آن «کتابخانۀ دولت علّیۀ ایران» به شماره 2987 درج شده است. به جز اسم کتاب و نویسندۀ آن «محمدعلی ذکاءالملک» هیچگونه اطّلاعات دیگری از تاریخ تحریر، اسم محرّر و ... در بارۀ آن ثبت نشده است. در باب انتساب این کتاب به محمّدعلی فروغی گفتنی است وی در روز پنجم آبان 1286؛ بعد از مرگ پدرش محمّدحسین ذکاءالملک طی حکمی از سوی محمدعلي شاه قاجار به جانشینی پدرش به رياست مدرسه علوم سياسي، منصوب شده و به رسم معمول در عصر قاجار، به عنوان پسر بزرگ وارث لقب پدرش «ذکاءالملک» شده است. از آنجا که در دوران مورد اشاره به جز این پدر و پسر کس دیگری از نامداران چنین لقبی نداشته، می توان یقین حاصل کرد مقصود از «محمّدعلی ذکاءالملک» ذکر شده در کتاب «طغیان ارامنه» همان محمّدعلی فروغی می باشد.
      اوج مناصب دولتی فروغی پس از مشروطه و تأسیس پارلمان در ایران شروع شد و به وکالت و حتّی عضویت در هیئت رئیسۀ مجلس شورای ملّی هم رسید. وی در دوران پس از جنگ جهانی اول، عضو هیئت اعزامی ایران به کنفرانس صلح پاریس (۱۹۱۹) بود. کنفرانسی که گرچه هیئت ایرانی به آن راه داده نشد، ولی شاید فشار نظرات فروغی بود،که سبب گردید ایران نیز هم راستا با عثمانی در مقابل عناصر افراطی ارمنی ـ آسوری برای تشکیل مملکت آسوری و ارمنی در خاک دو کشور موضع تندی بگیرد. خاطرات و نوشته های وی از این سفر پرماجرای بی نتیجه برای درخواست های اغراقانۀ ایران، در سال 1398 در تهران چاپ شد.
      شاید به خاطر تحقیقات و مطالعاتی که فروغی در بارۀ اوضاع عثمانی و ترکیه انجام داده بود و کتاب «طغیان ارامنه» نمونه ای از آن بود، در خرداد 1306 شمسی رضاشاه وی را با سمت سفیر کبیر ایران در ترکیه، رهسپار آنکارا کرد، تا او مقدمات دوستی نزدیک رضاشاه با آتاتورک را فراهم نماید. با اقدامات وی روابط استراتژیک دو دولت برپا گردید و همکاری هایی نظیر سرکوب سیمیتقو، محدود کردن فعالیت های مخرّب ارامنۀ داشناک، تنظیم فعالیت اقلیت های مذهبی از جمله ارامنه در ایران، سرکوب شورش احسان پاشا نام در آغری و برخی همکاری های مرزی انجام شد.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [11.01.21 23:33]
[ Photo ]

بیلدیریش, [12.01.21 17:53]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 2

      از فحوای کتاب «طغیان ارامنه» چنین برمی آید که تحریر کتاب قبل از 1900 میلادی اتّفاق افتاده است. این کتاب مستند به ترجمه های مقالات سیاسی خارجی؛ خصوصاً انگلیسی، قبل از 1900 میلادی؛ یعنی، دوران اوج فعالیت های ارامنه در عثمانی بوده است. با توجّه به اظهار نویسنده مبنی بر اینکه «از هشت سال قبل؛ یعنی، از زمانی که اول دفعه اسم ارامنه در آنها ذکر شده تا به حال، همه را ورق زدیم و مطالعه کردیم ...» و بلافاصله به اخبار سال 1888 روزنامه های انگلیس می پردازد، چنین برمی آید که تحریر کتاب در ماه های میانی1896 میلادی/ بهار 1275شمسی اتفاق افتاده است. خاطرات فروغی نیز با تقریبی مناسب تاریخ فوق را تایید می نماید.
      از این گذشته فروغی در پایان این کتاب خود را محمدعلی ابن ذکاءالملک معرفی می کند. می دانیم در سال 1907 / 1286 محمدعلی شاه لقب پدرش ـ ذکاءالملک ـ را به وی داد. بنابراین به یقین این کتاب قبل 1900 میلادی و با کمی احتیاط در سال 1896 میلادی / 1275 شمسی در دوران مظفرالدین شاه قاجار و سلطان عبدالحمید ثانی نوشته شده است.
      نکات و ملاحظات چندی کتاب «طغیان ارامنه، مبدأو مقصود آن» از محمّدعلی فروغی را از دیگر آثار او متمایز کرده و خوانندۀ تیزبین را به تعمّق وامی دارد:
1 ـ درون مایه و جهت گیری سیاسی محمّدعلی فروغی در این کتابی مسیری مغایر با رفتار، جهان بینی و سلوک سیاسی فروغی را برابر چشمان خوانندگان ترسیم می کند. فروغی یک شخصیّت ناسیونالیست فارسی گرا و باستان گرا شناخته می شود. موضع گیری های سیاسی و فرهنگی او  دقیقاً از همین آبشخور سرچشمه می گیرند. روی خوش نشان دادن فروغی به گفتمان هایی نظیر ترکی ستیزی، عثمانی و ترکیّه ستیزی یا تبرّی و تولای او  نسبت  به اقوام مختلف از همان منش کلّی او تبعیّت می کنند. بر همین مبنا فروغی و دیگر پیروان ناسیونالیسم فارسی گرا و آریایی باز ایرانی، اقوامی چون ارمنی، آسوری، کرد و برخی دیگر را که بر اساس نگاه خود این گروه یا معلّمان فرنگی ایشان در زمرۀ اقوام آریایی محسوب می دارند؛ مشمول لطف و محبّت خود قرار می دهند و پیوسته می کوشند در نوشته ها و گفته های خود سخنی مغایر با منافع گروه های قومی ـ زبانی مورد اشاره بر زبان و قلم خود جاری نسازند. بر همین اساس موضع گیری فروغی در این کتاب علیه ارامنۀ عثمانی و انتساب اقدامات ایشان به تصمیم سازی های کلوپ های سیاسی لندن و در حالت کلّی وابستگی حرکات ارامنه علیه عثمانی به اروپاییان تا حدود زیادی تعجّب خواننده را برمی انگیزد.
2 ـ توجّه به دوران نگارش مطالب مذکور در رسالۀ «طغیان ارامنه، مبدأ و مقصود آن» تا حدودی از علّت این رویکرد رمزگشایی می کند. فروغی همچنان که دکتر ملک زاده تأکید می کند، این مطالب را در حوالی سال 1896 میلادی مصادف با 1275 شمسی نگاشته است. فروغی در آن زمان جوانی بیست و یک یا بیست و دو ساله است، که در نزد پدرش محمّدحسین ذکاءالملک نقش دستیار او در کارهای فرهنگی را ایفا می کند. فروغی در این سال ها با مترجمی در وزارت انطباعات، معلّمی در مدرسۀ علمیّه، تدریس در دارالفنون و نویسندگی و مترجمی در نشریۀ تربیت روزگار می گذراند و هنوز وارد تشکیلات فراماسونری و دوران خدمتگزاری به سیاست انگلستان در ایران نشده تا بر اساس ضرورت های ناشی از این رویکرد به وقایع ایران و منطقه نگریسته یا اقدامات برخی اقوام ساکن در ایران و عثمانی را مورد تحلیل قرار دهد.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [13.01.21 19:31]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 3

      پیشتر گفته شد در سال 1286 شمسی، برابر با 1907 میلادی، محمّدحسین ذکاءالملک پدر محمدعلی فروغی از دنیا می رود و بنابر رسم معمول عصر قاجار لقب و منصب او به فرزند ارشدش محمّدعلی داده می شود و او به ریاست مدرسۀ سیاسی دست یافته و ظاهراً در همین سال وارد تشکیلات فراماسونری می گردد.
      ورود فروغی به این تشکیلات مسیر دیگری در زندگانی سیاسی و اجتماعی او می گشاید و او را به خدمتگزار سیاست و منافع انگلستان در ایران و جهان تبدیل می کند و فروغی مدافع عثمانی و منتقد ارامنه و منکوب کنندۀ سیاست مداخله گرانۀ انگلستان در امور ایران و عثمانی به مدافع انگلیس و ارامنه و دشمن عثمانی و ترکان تبدیل می گردد. کتاب «طغیان ارامنه، مبدأ و مقصود آن» حاصل دوران جوانی و ماقبل عضویّت او در فراموشخانه و پیش از عادت فروغی به موضع گیری بر اساس اوامر و نواهی تشکیلات فراماسونری و ارباب بزرگ؛ یعنی، انگلستان می باشد. زمان عضویّت فروغی در لژ بیداری ایرانیان ده سال بعد از نگارش رسالۀ مورد اشاره اتّفاق افتاده و از همین رو ما در کتاب، نشانی از رویۀ عمومی و شناخته شدۀ فروغی در دوران میان سال و پیری او نمی بینیم.
      کتاب «طغیان ارامنه» با نثری مشابه نثر اواخر قاجاریه نوشته شده است. این کتاب از هفت فصل تشکیل شده و در این هفت فصل، فروغی به تفصیل از فعالیت های ارامنه علیه دولت عثمانی صحبت می کند. در این کتاب از ارامنه ایران و حتّی فتنه شیخ عبیدالله شمزینی که به تحریک و حتی آگاهی انگلیسی ها در غرب آذربایجان به وقوع پیوست؛ صحبتی به میان نمی آید.
اهم موضوعات این کتاب بدین شکل است:
فصل اول: در باب اینکه آیا طغیان ارامنه بخودی خود واقع شده یا نه؟ شراکت روزنامه¬های انگلیس
فصل دوم: مدحت پاشا و پارلمنت انگلیس در عثمانی
فصل سوم: ارامنه در آناطولی، آداب و اخلاق اکراد، سواره نظام حمیدیه، طرح ایجاد دولت ارمنی
فصل چهارم: انجمن انگلیسی لندن، اصول طغیان، اجزا پارلمنت در انجمن طغیان، انجمن آنارشیست ارمنی و هنچاک، قواعد و قوانین و مقصود آن، خیال مسیو گلادستون
فصل پنجم: انتشار فتنه و فساد، اغتشاش ارزنه الروم، فتنه کوم کاپو، زوال مجلس سالیسبوری، آرامی در ارمنستان، تزویرات در یمن
فصل ششم: مأمورین پروتستان و فتنه های مرزیفان، یوزگات و قیصریه، حقیقت فتنۀ تالوری، تفتیشات و نتایج آنها، عقایدی که در باب مقاصد اصلاح هست، بعضی اسرار انگلیسی ارامنه
فصل هفتم: مساله مقدونیه و اتحادطلبان انگلیسی، پلتیک ضدروسی بلغارستان، فیل و نهنگ در شبه جزیره بالکان، نظم در مشرقتین باعث امنیت اروپاست.
      چنانکه از فصول و فهرست مذکور هم برمی آید این نوشته موضعی انتقادآمیز نسبت به شورش های ارامنه در عثمانی داشته و حرکات ایشان را در راستای اجرایی کردن اوامر صادره از انگلستان و کشورهای اروپایی ارزیابی می کند.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [14.01.21 20:27]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 4

      محمّدعلی فروغی در نوشتار «طغیان ارامنه» بعد از اشاره به مطالعۀ دقیق مطالب روزنامه های انگلیسی هشت سال قبل منتهی به زمان نگارش نوشتۀ خود (سال 1896 میلادی)، در باب اتّفاقات رخ داده در مناطق ارمنی نشین عثمانی، ضمن انتقاد از ارمنستان نامیدن مناطق مورد اشاره از سوی نشریّات انگلیس و تذکّر کمی جمعیّت ارمنی در این مناطق در مقایسه با اقوام دیگر، می نویسد:
      « یکی از نکات غریب این تاریخ انگلیسی ارمنی این است که روزنامه های لندن مدتی قبل از وقت، وقایع جزئی و کلی را خبر داده اند و هر وقت که واقعه اتّفاق می افتاد روزنامه نگاران مزبور از پیش تفصیل آن را نوشته مکان و زمان آن را هم معیّن کرده اند و مخصوصاً در واقعه ی تالوری همین قسم اتّفاق افتاد. این فراست تعجّب انگیز روزنامه های انگلیس خیلی اسباب حرف و نقل است و اشخاص با سوء ظن چنین فهمیده اند که طرح طغیان ارامنه در بعض از کلوب ها و در گوشه ی بعضی از انجمن های پلیتیکی لندن ریخته می شود و بعد از آن برحسب فرمایش مخصوص بمحلّ و مقصد معیّن خود فرستاده می شود.
      این خیال مرا از سرگردانی بزرگی بیرون آورد، چون که دو مرتبه اتّفاق افتاد که در ایالات آسیائی [مناطقی از عثمانی که در آسیا واقع بوده اند.] که از آن به بعد بواسطه ی این طغیان مصنوعی مغشوش شده، گردش کردم و چیزها و حالاتی که مشاهده کردم، مخالف بود با آنچه روزنامه های انگلیس که آلت کار گلادستون می باشند، شرح داده و گفته بودند که ارمنستان در زیر بار تبعیّت خسته شده و رگ جنگجویی آن بحرکت آمده و به هر تقدیر می خواهد آزادی خود را به چنگ بیاورد. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکترتوحید ملک زاده دیلمقانی، اورمیه، انتشارات شان آی، چاپ اوّل، 1399، ص 38)
      نوشتۀ فروغی در این بخش کاملاً مبیّن مشی ضدّ انگلیسی و لحن جانبدارانۀ او از عثمانی می باشد و او به طور علنی ضمن تأکید بر تصنّعی بودن حرکت های سیاسی ـ نظامی ارامنه و به جنبش درآمدن ارامنه تحت تأثیرات القائات انگلیس، از سناریوی روباه پیر برای ضربه زدن به عثمانی به دست ارامنۀ این کشور پرده برمی دارد.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [15.01.21 18:39]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 5

      محمّدعلی فروغی با اشاره به شناخت خود از ارامنه و اذعان به مراتب صلح جویی و تقیّد آنها به منافع مالی و مادی این قوم در شرایط طبیعی، می کوشد طغیان آنها علیه عثمانی را رفتاری مغایر با سیرۀ عمومی این قوم قلمداد کرده و از آن در جهت اثبات دخالت خارجی در تحرّکات نواحی ارمنی نشین عثمانی بهره برداری کند:
      « من همیشه ارامنۀ آسیا را مردمان خوب، مطیع، طالب امنیّت و باهوش و عاقل دیده ام. این ملت در حساب و السنۀ خارجه متداوله خیلی استعداد و مهارت دارند و اوّل از همه چیز مقیّد منافع مادی خود می باشند و آزادی زیادی را که دولت عثمانی به آنها داده، بخوبی بکار می اندازند و آن آزادی این است که در استعمال زبان مادری خود و مذهب و کلیسا و مجمع ها و مدارس و مریضخانه ها و انجمن های خیرات و مبّرات و غیره مختار و مطلق العنان می باشند.
ارامنه بنظر من ابداً حالت و طبیعت طغیان و شورش ندارند، بلکه فلّاحان و تجّار خیلی قابل و مخصوصاً صرّافان ماهر می باشند، چنانکه تقریباً تمام صرّاف ها ارمنی می باشند و اگر چه در تنزیل و مرابحه زیاده روی می کنند، ولی باید دانست که ملاحظۀ هم کیشان خودشان را پیش از مسلمانان نمی کنند و در زبان ترکی مثلی است معروف که شش نفر یهودی لازم است تا یک ارمنی را فریب بدهد. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 39)
      فروغی در این بخش به خوبی بر مزایایی که ارامنۀ عثمانی از آن برخورداری داشته اند؛ صحّه می گذارد و عقیده دارد مردمی با این درجه از برخورداری، عافیت طلبی، سودپرستی و مهارت در پیشه های مختلف، ممکن نیست سر به طغیان برداشته و بر سر درد نکردۀ خود دستمال ببندند.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [16.01.21 20:50]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 6

      فروغی برای تأیید نظرات خود در بارۀ نبودن زمینۀ طغیان در میان ارامنۀ عثمانی و سازش آنها با مردم و دولت عثمانی، مطلبی را از لامارتین شاعر فرانسوی نقل کرده می نویسد:
      « لامارتین می گوید: ارامنه، زحمت کش و آرام و بقاعده و محاسب و حریص می باشند و تجارت را که عمدۀ هنر آنهاست به ارادۀ سلطان و عثمانی ها می کنند و هر صاحب اختیاری که داشته باشند؛همین طور است و آنها عیسویانی هستند که بهتر از همه باعثمانیان سازش دارند. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، صص 40 ـ 39)
      اگر چه فروغی در ادامۀ سخن خود به گونه ای متعرّض توصیف لامارتین از ارامنه می گردد، لیکن همین اعتراض وی هم به گونۀ دیگری مناسب بودن شرایط زندگی ارامنه در داخلۀ امپراتوری عثمانی و در نتیجه بی میلی این قوم به طغیان و شورش را مورد تأکید قرار می دهد:
      « اگر من بخواهم بر این تحقیق ایرادی بگیرم آنست که این شاعر مسافر قدری از روی تحقیر این صفات ملّت ارمنی را بیان می کند و حال آن که همین صفات ناشی از نجابت، اسباب قوّت آنها شده و باعث آن گشته که مردمان کاردان این ملّت در دولت عثمانی مشاغل عمده گرفته اند و همین قدر کافی است که ما بعضی از آنها را از قبیل آگُب پاشا و میکائیل پاشا پرتوکالیان و آرتن پاشا و آدبان اسم ببریم.» (همان، ص 40)
      معنی سادۀ نوشتۀ فروغی این است که ارامنۀ عثمانی نه فقط از آزادی و رفاه برخورداری دارند، بلکه برگزیدگان این قوم هم در دستگاه دیوانی عثمانی به مناصب معتبری دست می یابند.
      فروغی با اشاره به سفرهای مکرّر خود در عثمانی و شناختی که از خلق و خوی این قوم حاصل کرده؛ از مراتب درستی و سادگی آنها سخن می گوید و اضافه می کند:
      « ارامنه مردمان شجاعی نیستند و چندان با افتخارات نظامی و خیالات طغیان که در مغرب زمین اسباب شعف و لذت است، مقیّد نیستند و ایشان را از این بابت ملامت نمی کنیم، بلکه ترغیب می کنیم که به همین حال باقی بمانند. » (همان، ص 41)
      او تلاش می کند با ذکر صفات مورد اشاره در میان ارمنیان، قرینۀ دیگری برای مدّعای خود در باب دوری ارامنه از جنگ و قیام و دخیل بودن مداخلات خارجی در حرکات بخش هایی از مردم ارمنی اقامه کند.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [17.01.21 21:52]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 7

      محمّدعلی فروغی برای مؤکّد ساختن سخن خود در بارۀ شرایط جامعۀ ارمنی در کشور عثمانی از کنت دوشوله افسر فرانسوی که سفرهایی به آسیا و ترکستان و عثمانی کرده و گزارش هایی از سفرهای خود نوشته است؛ مطالبی نقل کرده، می نویسد:
      «کُنت دوشوله که یکی از مصنّفین معاصر است و با ارامنه محبّتی ندارد، آنها را متّصف بحیله و تزویر و حسد قلم داده و در شرح مسافرت خود به ارمنستان و کردستان و بین النّهرین می نویسد: ارامنه به واسطه حالت نفاقی که با یکدیگر دارند در آن نواحی هیچ کار مهمّی را نمی توانند به اجماع به انتها برسانند و هر وقت بر ضدّ دولت متّحد شوند، بعضی از همدستان آنها خیانت کرده، کار باقی را خراب می کنند و گویا خودشان هم ملتفت شده اند که نمی توانند به اجماع کارهای مهم را پیش ببرند و به همین جهت در سال 1890 در زمان اغتشاشات آخری ارمنستان هیچ یک از آنها در قیصریه و نه در حوالی آن خود را در طغیان ملّتی داخل نکردند و آن طغیان به کلّی بی حاصل شد، ولی ارامنه خیلی متموّل می باشند و تقریباً تمام تجارت شهری که در آن هستند در دست آنهاست و با دولت عثمانی بخوبی می سازند و از هموطنان کاتولیک خود به مسلمانان نزدیک تر می باشند.» (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 41)
      غرض فروغی در این نقل قول سازش و همسانی نوشته های دوشوله با گفته ها و معتقدات خود وی در باب صلح جویی، عافیت طلبی و نیز نزدیکی ارامنه  با مسلمانان عثمانی و دولت این کشور می باشد که لامحاله روی آوردن اختیاری این قوم به جنگ و شورش را منتفی می گرداند. او با این مقدّمات از خود می پرسد: چه اتّفاقی افتاده که این مردم آرام و اهل سازش، یک مرتبه به خیال یاغی گری افتاده اند و یا چه جنون غیرمترقّبه ای این تجّار ملایم و محاسبین محجوب را به جنگ و اغتشاش واداشته است؟! آیا باید گفت که غفلتاً غیرت ملّتی به حرکت آمده و این ملت کم جمعیّت را که تا به حال به وضع بی قیدی به سر می بردند، چنان به هیجان آورده که به مرگ هم اعتنایی ندارند؟

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [18.01.21 18:56]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 8

      فروغی با ابراز تردید در باب صداقت نشریّات انگلیس در بارۀ مشکلات مردم ارمنی ساکن در عثمانی و نقل مطالب حزن انگیز از سوی این نشریّات می نویسد:
      « از خود سوال می کردم که این مطالب حزن انگیز جعلی که روزنامه های انگلیسی از هشت سال پیش تا به حال هر روز به اسم صدمات ارامنه طبع می کنند، چه معنی دارد؟ از این رشتۀ غیرمنفصل تهمت های وحشت انگیز که به ارامنه می زنند، چنین معلوم می شود که می خواهند زن های انگلیسی را که آن روزنامه ها را می خوانند متألّم و متأثّر کنند. در میان آرتیکلهایی [مقاله] که من هر روز از این روزنامه ها با کمال حوصله جمع کرده ام، دروغ های غریب و خلاف های واضح دیده ام و اختراعات مسخره آمیز و مخصوصاً تهمت های بزرگ یافته و خوانده ام و همه کس می داند که این عادت روزنامه های انگلیس است.
       بعضی به بدبختی های ارمنستان رقّت و دلسوزی اظهار می کردند و اشعار قدیمی که در زمان جنگ های آزادی یونان گفته شده بود به خاطر می آوردند. ولی این اشعار را به طوری جلوه می دادند مثل این که جدید است و مخصوصاً برای بدبختی های عیسویان مشرق زمین انشاء شده، اما بعضی روزنامه جات انگلیسی دیگر هم بودند که هم قطاران خود را ملامت می کردند که مردم را چرا مسخره کرده و گول می زنند. حتی روزنامه گلوب در ماه ژانویه 1895 اظهار می کرد که این صدمات و اذیت هایی که نسبت به ارامنه می گویند وارد آمده، بزرگترین فریبی بود که تا به حال به مردم انگلیس داده شده است. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 42)
      نویسنده بعد از بیان این بخش از سوء ظنّ فرانسوی ها در باب دلسوزی و رقّت انگلیسی ها به حال ارامنه سخن گفته و به رویۀ احتیاط آمیز آنها در مواجهه با اخبار روزنامه های انگلیسی در بارۀ ارمنیان اشاره می کند و آن را شاهد دیگری برای اثبات دروغ بافی نشریّات انگلیس در باب اوضاع نواحی ارمنی نشین عثمانی قرار می دهد.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [19.01.21 19:48]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 9

      محمّدعلی فروغی با شناختی که از پشت پردۀ تحرّکات سیاسی ـ نظامی ایجاد شده در نواحی ارمنی نشین امپراتوری عثمانی حاصل کرده، آن تحرّکات را «خیمه شب بازی» نامیده؛ می نویسد:
      « در پشت پردۀ این خیمه شب بازی لابد شخصی پنهان است که بازی را می گرداند و مطلب را به جلوه می آورد و جزء مفید مهمّ تحقیق ما هم همین است و اگر ما را تا به آخر همراهی بکنند، معلوم می شود که مفسدین ارمنی را یکی از دول بزرگ مغرب که به این قسم حیله ها عادت دارد؛ تحریک و اضلال کرده است. آن وقت فهمیده می شود که ما متألّم شده ایم از این که ارامنۀ بیچاره آسیا از روی صداقت فریب بعضی محرّکین خارجه را خورده اند و آن تحریض و ترغیب های باخیانت، ایشان را به طغیانی وا داشته که هیچ نتیجه ندارد و سبب هلاک بسیاری از آنها و برگشت اقبال و فقر و پریشانی و اضطراب همه شده است ... اگر ارامنه در باب مقصود از تدابیری که باعث خرابی آنها شده شکّی داشته باشند، ما بدون مضایقه و فروگذاشت، تمام حیله و تزویر مفسدین را برای آنها آشکار می کنیم و مکرّر می گوییم که دوست صادق مآل اندیش ارامنه می باشیم و امروز وضع امور مقتضی شده که به ایشان با کمال دلتنگی بنمایم که نجات دهندگان که دستورالعمل های پلیتیکی از روی غرض و خودخواهی از سواحل رود تیمس برای ایشان می فرستند چه قبیل اشخاص می باشند. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، صص 44 ـ 43)
      لحن و ادبیّات فروغی در این بخش کم از یک شخصیّت سیاسی مبارز یا یک کارگزار دولت عثمانی یا یک روشنفکر ملّی و مستقل ایرانی که در نگاه و تحلیل خود منافع ملل شرقی و مسلمان را دستمایۀ نگاه و تحلیل خود قرار می دهد؛ ندارد. او هنوز در دوران جوانی و آرمان گرایی قرار دارد و آلوده فتنه ها و بازی های سیاسی نشده تا بر مبنای آنها در قبال اتّفاقات موضع گیری کند.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [20.01.21 20:07]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 10

      فروغی به «قانون مدحت پاشا» در تشکیل مجلس وکلا که به اعتقاد وی تحت تأثیر مداخلات انگلیس تشکیل شده بود؛ اشاره نموده و در بیانی که اعتراض و مخالفت از آن می بارد؛ اضافه می کند:
      « در زمان مدحت پاشابود که دولت انگلیس به استقلال در امور داخله عثمانی مداخله حاصل کرد و حقیقتاً قانون مشهور مدحت پاشا که امروز بدون این که آن را بخوانند، اینقدر در آن گفتگو می کنند، نبود مگر تقلیدی از پارلمنت انگلیس که از روی نادانی در عثمانی قبول شده بود.
      آیا می توان مجلس وکلا در مملکتی ترتیب داد که مسلمان و ارمنی و یونانی و اسرائیلی و کلدانی و قبطی،  یزیدی و غیر آنها از صبح تا شام با هم نزاع می کنند و هر دسته می خواهد فرقه های دیگر را عقب رانده هستی و حقوق آن را رو بخود کند. پس این خیال بی معنی بود و دلیلی نداشت جز میل مفرط مدحت پاشا به دولت و وضع انگلیس چنانکه همه کس بخاطر دارد که مابین او و سر رالیوت سفیر انگلیس در عثمانی چقدر رابطۀ دوستی بوده و در ماه دسامبر 1876 چقدر آن سفیر کوشش کرد که مدحت پاشا را به صدارت برساند.»  (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، صص 47 ـ 46)
      فروغی مدحت پاشا را عنصر نفوذی انگلیس در عثمانی معرّفی می¬کند؛ عاملی که می¬تواند به یاری او به مداخلات خود در عثمانی سر و شکل بهتری دهد:
      « در آن زمان انگلیس مشعوف بود از این که نفوذ بزرگی در عثمانی پیدا کرده و مهیّا شده بود که سررشتۀ پارلمنت عثمانی را که خود دستورالعمل داده، بدست بگیرد و هر چه می خواهد بکند و هیچوقت چنین خطری برای آزادی دولت عثمانی روی نداده بود و وقتی که سلطان با کمال مهارت و ثابت قدمی مقاصد مدحت پاشا و سر رالیوت را به هم زد؛ تمام روزنامه های انگلیس بنای شکوه و شکایت گذاشتند و مثل اینکه صدمه ای به ملّت وارد آمده باشد؛ عزا گرفتند. » (همان، ص 47)
      وی کار سلطان عبدالحمید در لغو تشکیل پارلمان را ستوده و کار او را بر هم زنندۀ دسیسۀ انگلیس و مدحت پاشا معرّفی می کند. فروغی عقیده دارد سلطان با این کار اشک دشمنان عثمانی و خیال بافان مغرب را جاری نمود و دوباره به همان سیاستی که قرن ها اسباب عظمت و قدرت عثمانی بود، رجوع نموده است. فروغی معتقد بود در عثمانی همان سیاست و فرمول قدیمی، تمام آن مللی را که از حیث نژاد و مذهب و اخلاق اختلاف دارند در تحت تبعیّت سلطان مقتدر محترمی درآورد که هم از حیثیّت قدرت و هم از حیثیّت خانواده بالاتر از این گفتگوها است و همه آنها را به اطاعت وامی دارد. در نظر فروغی در عثمانی اتّحاد ملّتی خیال است و خواب و باید در ملّت تعادل حاصل شود.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [21.01.21 18:44]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 11

      به اعتقاد فروغی کار دولت انگلیس در ایجاد بلوا و شورش در عثمانی جز تلاشی برای کسب منافع مادی و یافتن موقعیّت مناسب در برابر روسیّه و ممانعت از امتیازگیری آن کشور در بسفر و داردانل چیز دیگری نبوده است و بر همین اساس می کوشیده با ایجاد بحران های ساختگی زمینۀ لازم برای مداخله در منطقه را فراهم کند. او با اشاره به نحوۀ عمل دولت انگلیس در این باره می نویسد:
      « ما نمی گوییم که وزارت خارجه انگلیس خود در تهیه اغتشاشات آسیا مداخله دارد و شخصاً تفنگ های مارتینی را از بنادر لندن به طرابوزان یا جدّه می فرستد. دولت انگلیس این قدر نادان نیست که خود از این قبیل کارها بکند و سفیر ملکۀ ویکتوریا، سرفیلیپ کری، همیشه مفسدین انگلیسی ـ ارمنی یا انگلیسی ـ عربی را مذمّت می کند، ولی در لندن جماعتی از خیال بافان انگلیس هستند که این کارهای مقدّماتی را می کنند. وقایع و اغتشاشات را به نحوی ترتیب می دهند و برای یاغیان اسباب فراهم می آورند که مقاصدشان را انجام دهند، چنانکه اسباب قتل و غارت اسکندریّه همین قسم فراهم آمد و اغتشاش کرِت و ارمنستان و عربستان هم به همین وسائل بود و در مقدونیّه هم به همین واسطه اغتشاش جدیدی می خواهد بروز بکند.
      این جماعت معاونین وزارت خارجه می باشند و قیل و قال ها و موعظه ها و نوشته ها و انجمن ها و سایر کارهای لازمه را آنها می کنند و حال آن که دولت انگلیس با امنیّت خاطر منتظر موقع خوشی است که ثمر و حاصل این انقلابات را بردارد و فایده ای که برای پلیتیک دولت خود می خواهد، ببرد. چون آسیای عثمانی را نمی تواند مثل مصر به جسارت و بی حیایی ضمیمه ممالک خود نماید؛ ناچار می خواهد حالت مرض و ضعف و علّتی در آنجا احداث کند، تا خود بتواند پیشتر و پرزورتر مداخله پیدا کند و آخرالامر در آن نواحی حالت حامی بهم رساند و مثل طبیبی است که مواظبت مرض را پیش از مریض می کند. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، صص 49 ـ 48)
      در اینجا هم مشاهده می شود فروغی بر پایۀ دور بودن از اغراض خائنانۀ سیاسی دوران جوانی، در کمال صداقت به ریزه کاری ها و موذی گری ها و تقسیم کارها در ترتیبات سیاسی دولت انگلستان اشاره کرده و همۀ اغتشاشات سرزمین های اقماری عثمانی را نتیجۀ مداخلات و فتنه انگیزی های دولت انگلستان می داند.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [22.01.21 19:17]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 12

      محمّدعلی فروغی سال 1888 میلادی را سرآغاز جدی تر شدن طرح مسئلۀ ارامنه در میان مقامات انگلیسی و ارباب نشریات در این کشور دانسته؛ می نویسد:
      « ابتدای گفتگوی ارامنه در سال 1888 شد و از آن زمان روزنامه های دیلی کرنیکل و استندارد و پال مال گازت ارتیکل [مقاله]های حزن انگیز طبع می کردند و همه قسم ظلم و ستم در حق ارامنه به عثمانی ها نسبت می دادند. در آن وقت از اکراد هنوز صحبتی نبود و مخصوصاً مباشرین دولت عثمانی منظور نظر بودند. از ابتدای سال 1889 مسئله ارامنه مطرح گفتگو شده و از غرایب این که این مسئله که بعدها به کلی مطرح گفتگوی آزادی طلبان بود، ابتدا از میان دوایر کُنزِواتُرها [محافظه کاران] بروز کرد.
      روزنامه های لندن به شدّت طرف ارامنه مظلوم معذّب را گرفته؛ آزادی دولتی برای آنها درخواست می کردند و همان اوقات هم کامل پاشا را به مورد تمجید و تحسین درآوردند و میل کامل پاشا به دولت انگلیس بر همه کس معلوم است و مشارالیه را مدحت پاشای ثانی لقب دادند و به برقراری قانون 1876 اغوا کردند، زیرا که به عقیدۀ آنها فقط وضع پارلمنت می تواند رفع ظلم عثمانی ها را نسبت به ارامنه بکند، اگر چه من نمی دانم دلیل آن چیست؟ » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 49)
      البتّه مسئلۀ همکاری لایه هایی از جامعۀ ارمنی عثمانی و حتّی ایران با دول اروپایی یا روسیّه به قبل از تاریخ 1888 میلادی برمی گردد. اگر از دور نخست همکاری ارامنه با صلیبیون اروپایی صرف نظر کنیم؛ دور جدید این همکاری های ارامنه با دشمنان ایران و عثمانی در قرن هجدهم آشکار شده بود و بخش هایی از جامعۀ ارمنی به همکاری با روس ها و دول مؤثّر اروپایی علیه ایران وعثمانی پرداخته بودند.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [23.01.21 19:57]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 13

      فروغی در اتّفاقات مربوط به بروز ناآرامی در جزیرۀ کرت هم جانب دولت عثمانی را گرفته و از رفتار دولت انگلیس و تبلیغات نشریّات انگلیسی به نفع عیسویان و علیه مسلمانان عثمانی کرت انتقاد می کند:
      « در همان اوقات اغتشاش جدیدی در جزیره کِرت روی داد و آنجا مسلمانان عیسویان را اذیّت نمی کردند، بلکه عیسویان به مسلمانان ظلم و ستم می نمودند، ولی فرقی نمی کند برای انگلیس بهانه بدست می دهد که کشتی جنگی به کانه که بندر معتبری از آن جزیره است، بفرستد. از ماه اوت سنه 1889 روزنامه های لندن به طور شعف اظهار می داشتند که سلطان، جزیره کِرت را از دست رفته می داند و به هر قسم امتیازی راضی است، ولی این حرفها ثمری نکرده و سلطان عبدالحمید به جای این که جزیره کِرت را رها کند؛ محمود جلال الدین پاشا را به آنجا فرستاد و او شخص کافی و دانا است و دو سال قبل از آن هم فتنۀ [ای] مثل همان فتنه بروز کرده بود؛ او خوابانید. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده،  ص 50)
      برخورد فروغی با پروپاگاندای روزنامه های انگلیسی، بخصوص تحریکات روزنامۀ تایمز در بارۀ وقایع جزیرۀ «کرت» هم در نوع خود جالب است و نشان می دهد او در آن سالها هوادار منافع عثمانی بوده و بر خلاف سنوات بعد تعلّقات نژادی منشأ مواجهۀ فروغی با مسائل عثمانی نبوده است. او می نویسد:
      « آن وقت روزنامۀ تایمس عیسویان کِرت را تحریک بشورش نمود و حال این که آنها مسلمانان را اذیّت می کردند. حتّی این که صدراعظم سالیسبوری در انجمن بومون هال در روز شانزدهم ژوئیه از یاغیان تعریف و تمجید کرد و این خود اسباب تشویق و تحریک بود. پس از آن فتنه شدید گشته و سلطان مجبور شد که دوازده دسته قشون که قریب ده هزار سرباز باشند، به دو قسمت بکرت بفرستد. آنوقت روزنامه تایمس پا را پیشتر گذاشته گفت جزیره کِرت بخوبی می تواند در تحت حمایت انگلیس درآید، چرا که یونان پول لازم دارد و عثمانی ندارد و انگلیس دارد، پس می توان به واسطۀ قرض دادن پول بدولت عثمانی جزیره کِرت را خرید و نگاهداشت. » (همان، صص 51 ـ 50)
      گفتۀ فروغی یک بار دیگر بر مشکلات اقتصادی عثمانی در دهه های پایانی عمر این امپراتوری صحّه گذارده و نشان می دهد که چگونه از این طریق راه رخنۀ غربی ها در عثمانی باز شده و زمینۀ امتیازگیری از جانب آنها را فراهم نموده بود.
      فروغی اضافه می کند که تحقیقات بعدی نشان داده مشکل آفرینی در کرت نتیجۀ اقدامات تحریک آمیز جامعۀ یونانی ارتودکس جزیره بوده، که از نظر نفوس نیز بر مسلمانان برتری داشته اند.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [24.01.21 22:04]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 14

      فروغی با نقل گزارش نایب کنسول فرانسه به کنسول فرانسه در شهر کانه کرت گفتۀ خود را مستندسازی هم می کند و می نویسد:
      « در راپرتی که نایب قنسول فرانسه به قنسول کانه فرستاد، اظهار کرده بود که عیسویان ابتدا گلدستۀ مسجد کالیوس و خود مسجد کوبِلی و چندین بنای مذهبی دیگر را خراب کردند. در آژیایُرقی نزدیک رِتیمو مسلمانان را قتل و غارت نمودند و در آبیا به یک دسته فراریان حمله برده، زن های مسلمانان را بی عصمت کردند. پس از آن دهکده ها را آتش زدند و حاصل ها را به باد خرابی داده و هر چه کشت و زرع بود، ضایع نمودند و از قراری که حساب کرده اند شش کرور لیرۀ عثمانی خرابی رساندند. دهاتیان فقیر مسلمانان گروه گروه مهاجرت می کردند و مفسدان طاغی از خرابی خود دست بر نمی داشتند. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 52)
      فروغی بعد از این آماری به تفکیک ولایات از تخریب خانه ها، مساجد و مدارس مسلمانان از جانب یونانیان ارتودکس در ولایت های کرت عرضه کرده و در جمع بندی خود از تخریب 6435 خانه، 58 باب مسجد و 37 باب مدرسه مسلمانان در یک دورۀ یک ماهه از سوی مسیحیان یونانی تبار سخن می گوید و سپس با اشاره به وارونه نمایی نشریّات انگلیسی در بارۀ این وقایع اضافه می کند:
      « زمانی که این تعدّیات واقع می شد؛ روزنامه های انگلیس بر مسلمانان و بر دولت عثمانی و حتّی به شخص سلطان حملات سخت می کردند. در انجمن ها و مجالس بعضی یاغیان کِرِت را نشان می دادند و برای اشخاصی که به قول آنها دوچار عصبیّت مسلمانان شده اند؛ پول جمع می کردند و به دوایر پلیتیکی از جانب اهالی کاندی اظهار می کردند که باید دول بزرگ اروپا متّحد شده بر ضدّ دولت عثمانی حمایتی از آنها بکنند و روزنامه های لندن، یونان را تحریک بکاری می کردند که هم برای سعادت و راحت اهل یونان ضرر زیاد داشت و هم برای آرامی اروپا. » (همان، ص 53)
      فروغی بعد از این از تدابیر دولت عثمانی در بازگرداندن نظم به کرت و بازگشت مسلمانان فراری به سر خانه و زندگی خود در این جزیره سخن گفته و مراتب «عقل و محکم کاری» دولت عثمانی در بازگرداندن آرامش به کرت و رفتار واقع بینانه با اهالی مسیحی آن را می ستاید. او حتّی دروغ پراکنی نشریات انگلیسی در باب وقایع جزیرۀ کرت و شکست قوای عثمانی در کرت را هم خاطرنشان کرده و تلویحاً رفتار آنها را مورد تقبیح قرار می دهد.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [25.01.21 19:23]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه

      محمّدعلی فروغی در فصل سوم نوشته های خود می کوشد نشان دهد که ارامنه با وجود صلح طلبی بازیچۀ دولت انگلیس گشته و به قیام علیه دولت عثمانی دست یازیدند. او سخن خود را با اشاره به روابط دوستانه و هم زیستی مسالمت آمیز مسلمانان و ارامنه شروع کرده، می نویسد:
      « روزنامه های انگلیسی ارمنی پیش از این به خوبی شرح داده و من خود گفته ام که ارامنه صلح طلب و بااستعداد و زحمت کش و صرفه جو می باشند و نیز ذکر کرده ام که با نژاد مسلمان به چه سهولت مأنوس می شوند. چنانکه به چشم خود دیده ام که در دهات عثمانی ما بین دهاتیان ارمنی و زارعین عثمانی وفاق و دوستی کاملی موجود است. اغلب اوقات وقتی که مسلمان مأمور خدمات نظامی می شود، یا این که می خواهد حجّ بعمل آرد و به سفر مکّه معظمه رود؛ اهل خانه و اموالش را به ارمنی همسایه اش می سپارد و آن زمانی که من در آناطولی اقامت داشتم، این طور بود. شاید از آن سه وقت تا به حال مفسدین خارجه محرّک خصومت گردیده و آن وفاق را از میانه برداشته باشند.
      غریب تر این که ارامنه به قدری تقلید عثمانی ها را کرده اند که حالا زن و مردشان را در خانه از هم جدا کرده اند و آنها هم اندرونی و بیرونی دارند و غالباً زن های ارمنی سخت تر از مسلمانان روی خود را می پوشانند، پس معلوم می شود که مابین ارامنه خصومت و کینۀ قدیمی نیست و تعدّیات مسلمانان متعصّب نسبت به عیسویان از تصوّرات و خیالات نویسندگان انگلیسی است. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 56)
      فروغی جوان که هنوز زیر بار تعهّدات ماسونی نرفته؛ چه ساده و صمیمانه دیده ها و دریافت های خود را برای خواننده شرح می دهد و از غلبۀ اندیشه های باطل نژادگرایانه و ترکی ستیزانه ای که بعدها مبنا و محرّک اظهارنظرهای ناصواب او گشت در امان است. او ضمن اعتراف به وجود دشواری در زندگی ارامنه، همسانی زندگی ترکان مسلمان عثمانی با ایشان را هم گوشزد می کند:
      « مقصود من این نیست که بگویم دهقانان ارامنه حالشان خوب است و از اجحاف مالیات بگیرها و تعدّیات حکومت محلّی آسوده هستند، بلکه خودم دیده ام که این مردم بیچاره چه رنج ها می کشند و چه حال ضعیف بی استحکامی دارند ... بلی اینها راست است، امّا باید دانست که دهقان مسلمان هم حالش بهتر از ارامنه نیست و همان سختی ها را می بیند و مالیات بگیرها که غالباً ارمنی می باشند؛ همان اجحاف را به ایشان هم می کنند. » (همان، ص56)
      همسانی زندگی مسلمانان با ارامنه یک بار دیگر بر مصنوع بودن و منشأ خارجی داشتن تحرّکات سیاسی ـ نظامی ارامنه در داخلۀ عثمانی گواهی می دهد.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [26.01.21 19:19]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 16

      محمّدعلی فروغی برای تبیین دقیق شرایط زندگی رضایت بخش ارمنیان در عثمانی، به امتیازات دولتی ارامنۀ عثمانی نسبت به مسلمانان هم گریزی زده، می نویسد:
      « می خواهیم بدانیم مسلمانان چه امتیاز و چه حقوقی دارند که عیسویان ندارند. یک تفاوت بیشتر نیست و آن هم خیر ارامنه است و آن اینست که عثمانیان جوان یکوقتی باید از خانه خود دست بکشند و داخل عسکر عثمانی بشوند و شش سال در قشون موظّف و هشت سال در قشون ردیف بمانند و حال آن که هموطنان ارمنی و یونانی و لاتینی ایشان در سال قریب پنجاه فرانک مالیات به اسم بدل عسکریّه می دهند و از خدمات نظامی معاف شده، آسوده و راحت در مزارع یا در دکاکین خود بسر می برند و این برتری که عیسویان دارند؛ مسلمانان را از جهت ازدیاد جمعیّت و پیدا کردن کار و شغل عقب می اندازد. ولی چاره چیست؟ » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 57)
      فروغی بر نکتۀ مهمی انگشت می گذارد. تبعۀ مسلمان عثمانی علاوه بر محرومیّت از زندگی و اندوختن مال و ازدواج و افزایش نفوس، ضمن بیگاری در قشون عثمانی، متحمّل تلفات نیروهای انسانی هم می گردد و نفع این خدمت نظامی و ایجاد امنیّت در کنار مسلمان ترک عاید ارمنی و آسوری هم می شود. ابن نویسنده با ذکر مزیّت معافیّت ارامنۀ عثمانی از خدمت نظام؛ از دول غربی و انگلیس می پرسد:
      « حال اگر دولت عثمانی این خدمت نظامی را بدون امتیاز نژاد و مذهب به همه جوانان تکلیف می کرد، پس دولت انگلیس و سایر دول مغرب زمین در آن صورت چه می گفتند و چه می کردند؟ شاید بگویند راست است، می شود که عثمانیان حالشان از ارامنه بهتر نباشد و امتیازی نداشته باشند. امّا در باب اکراد چه می گویید که وحشی و خونخوار می باشند و هر روز یک ستون و نیم از روزنامه های انگلیسی پر از ذکر اعمال ناشایستۀ ایشان می شود.
      می گوییم اولاً اکراد این قدر که می گویند بدکار نیستند و بهترین سندی که ما داریم کتابچه ای است موسوم به «اکراد و ارامنه» که «گزیمنه» جزء و عضو مجلس جغرافیایی لندن نوشته و این کتابچه در دوایر پلیتیکی انگلیس اهمیتی پبدا کرده، چونکه گزیمنه خودش در کردستان بوده و در آنجا اقامت داشته است، مخصوصا در همان ناحیه که خیلی مغشوش بوده و در زمانی که بقول روزنامه های انگلیسی قتل و غارت های بزرگ متصل واقع می شده است. » (همان، ص 57)
      ملاحظه می شود که فروغی برای اثبات عادی، بلکه بهتر بودن اوضاع زندگی ارامنه از اتباع ترک و مسلمان و دفاع از حقانیّت دولت عثمانی؛ به نشانه ها و استدلالات گوناگونی متوّسل می شود.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [27.01.21 21:26]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 17

      فروغی بخش هایی از نوشته های «گزیمته» سیّاح انگلیسی در بارۀ اکراد را ذکر می کند؛ آنگاه ضمن اشاره به غارت گری برخی اکراد که در روزگاری ارامنه را مشمول تاراج خود ساخته بودند، به تأمین امنیّت ارامنه در مقابل اکراد از سوی دولت عثمانی اشاره کرده، می نویسد:
      « سابقاً هر خانواده ارمنی باید یکی از رؤسای قبایل را برای خود اختیار کند و مبلغی به او جایزه بدهد که او را از سایر اکراد محفوظ بدارد و حالا از دولت سر دولت عثمانی عیسویان از این حال خفت و خرج زیادی آسوده شده اند، بلکه امروز کار به عکس شده و ارامنه اکراد را می چاپند، زیرا که تجارت و بانکها همه در دست آنهاست. هر چه می خواهند آن صحراگردهای نظربلند را که در حساب پول چندان مهارتی ندارند؛ مغبون می کنند. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 59)
      نویسندۀ کتاب «طغیان ارامنه» با اشاره به حضور ارامنه در کارهای تجاری و صرّافی از استثمار جامعۀ مسلمان عثمانی از سوی ارامنه سخن به میان می آورد و تا آنجا پیش می رود که مشکل آفرینی و غارت گری کردها را معلول استثمار ایشان از سوی ارامنه معرّفی می کند:
      « گزیمِنِه می گوید: اگر ارمنی نبود کُرد محتاج می ماند، زیرا که همه کارهای تجارتی و صرّافی و غیره در دست ارامنه است و می توان یقین کرد که در این کارها ارمنی ضرر نمی کند. معلوم است که کُرد بیچاره هم که می بیند این طور او را می چاپند؛ نسبت به این منفعت خورهای خدانشناس متغیّر می شود و اغلب نزاع هائی که روزنامه ها نقل می کرده اند، از این قبیل گفتگوها بوده که سر حساب واقع شده است، ولی نباید چنین فرض کرد که دولت عثمانی همیشه از دست اکراد آسوده بوده است و اگر کسی بگوید که ایشان آلت اجرای احکام سلطان می باشند و به حکومت اطاعت دارند؛ معلوم می شود که به خوبی از حال اکراد آگاه نیست و حقیقت این است که دولت عثمانی خیلی رنج کشید تا از بعضی جهات این صحراگردان متکبر را نرم کند و آن هم از روی قاعده و قانون این کار را نتوانست بکند، بلکه دسته های متهّور آنها را در نظام داخل کرد و فوج های بی نظم سواره نظام تشکیل داد و این همان سواران حمیدیّه است که روزنامه های انگلیس این قدر در آن گفتگو کردند. » (همان، ص 60)

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [28.01.21 19:36]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 18

      فروغی از میل انگلیس برای تشکیل یک دولت ارمنی حرف شنو و تحت حمایت انگلیس در نواحی شرقی عثمانی سخن به میان آورده، می نویسد:
      « پلیتیک دان های ماوراء مانش (انگلیس) که خود را داخل کارهای مشرق زمین می کنند و از ایجاد دولت ارمنیه که در تحت حمایت انگلیس باشد، گفتگو می نمایند، گویا فراموش کرده اند یا نمی دانند که مالکین حقیقی ولایت اکراد می باشند، چون که اولاً بومی آنجا است و ثانیاً عددشان هم در آنجا بیشتر است. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص61)
      باید توجّه داشت هدف فروغی برجسته ساختن حضور مسلمانان در آناتولی شرقی و غلبۀ نفوس ایشان نسبت به ارامنه در شرق عثمانی است و گر نه شرق آناتولی از قدیم الایّام مسکن ترکان بوده و عشایر کوچرو هم در برخی مناطق؛ بخصوص ارتفاعات می زیسته اند. این را هم نباید از نظر دور داشت که فروغی در این نوشته تا حدودی به اکراد اظهار علاقه می کند.
      وی برای آنکه گفتۀ خود در باب اطلاق «کردستان» به نواحی شرقی آناتولی در مقابل «ارمنستان» نامیدن آن از سوی نشریات اروپایی را به درجۀ قبول نزدیک سازد؛ آماری از جمعیّت کرد و ارمنی دوازده ولایت: آدانا، حلب، انگوریّه، بیتلیس، دیاربکر، ارزنه الرّوم، گونیه، معموره العزیر، موصل، سیواس، طرابوزان و وان از نواحی شرقی آناتولی به نقل از فردی موسوم به مسیو «وتیال کوپنه» نیز می آورد و با استناد بر نوشته های این فرد می کوشد غلبۀ جمعیّتی اکراد بر ارامنه در منطقۀ مورد اشاره را تثبیت کند.
      با وجود ادّعای فروغی، آمار ارائه شده از سوی او به جز ولایت آدانا مبهم بوده و خواننده را سردرگم می سازد. او در بیان جمعیّت آدانا به نقل از «وتیال کوپنه» کل جمعیّت آن را 403430 نفر برشمرده و از آن جمع 158000 نفر را مسلمان کرد و 97405 نفر را ارمنی معرّفی می کند و در باب هویّت و قومیّت باقی ماندۀ 174980 نفر از لفظ مبهم «سایرین» استفاده می کند. در اعلام جمعیّت یازده ولایت دیگر هم دیگر از کرد خبری نیست و او جمعیّت نواحی مورد اشاره را به «مسلمان»، «ارمنی» و «سایرین» تقسیم می کند و در عمل نقل قولی که قرار بود غلبۀ جمعیّتی کرد را در نواحی مورد اشارۀ او نشان دهد، مطلبی مغایر با خواستۀ فروغی را مورد تأیید قرار می دهد.
      فروغی علاوه بر استناد به نوشته های «کوپنه» در بارۀ ترکیب جمعیّتی میانه و شرق آناتولی، آمارهای دیگری به نقل از «گزیمنه» هم نقل می کند. او در این نقل قول با ذکر جمعیّت ترک، عرب، کرد، ارمنی، گرجی، کلدانی، قبطی، یزیدی و دیگران نشان می دهد که ارامنه در این نواحی جز یک اقلیّت کوچک چیز دیگری نبوده اند. آمار مورد اشاره ضمن نشان دادن اکثریّت قاطع ترکان در عثمانی، از اندک بودن جمعیّت ارمنی در برابر دیگر اقوام و پیروان دیگر مذاهب حکایت دارد. (رک. همان صص 66 ـ 65)

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [29.01.21 20:53]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 19

      اظهار نظر خود محمّدعلی فروغی در بارۀ ترکیب جمعیّتی برخی نواحی ارمنی نشین از جهاتی جالب است. نشریات انگلیسی خواهان تشکیل دولت ارمنی در بخش هایی از شرق عثمانی هستند، در حالی که بنابر آمار ارائه شده از سوی فروغی در هفت ولایت طرابوزان، سیواس، ازرنه الروم، انگوریه، وان، دیار بکر و بیتلیس ارامنه در اقلیّت کامل به سر می برند. فروغی آمار جمعیّتی این نواحی را به تفکیک دین و زبان بیان کرده و در پایان اضافه می کند:
      « مسلمانان یازده قسمت از پانزده قسمت جمعیت آن ولایات و عیسویان چهار قسمت از پانزده قسمت می باشند و از این عیسویان هم ارمنی، گرجی که همه حرف ها سر آنهاست؛ دو قسمت از پانزده قسمت است. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، صص 66 ـ 65)
      فروغی بعد از ذکر این آمارهای جمعیّتی نواحی شرقی عثمانی، ضمن اظهار شگفتی از توقّع انگلیس برای تشکیل دولت ارمنی در این نواحی با وجود در اقلیّت بودن ارامنه، نتیجه می گیرد:
      « عجب از دولت ارمنیّه است؛ یعنی، خود ارامنه که باید بر سایرین تحکّم داشته باشند؛ سدس تمام جمعیت آن دولت نمیشود و معلوم است که اگر چنین کاری بشود، یک رشته نزاع ها و دعواها و جنگ های قشنگ کوچک را باید مترصّد باشیم، مثل این که فرض کنیم دولتی در فرانسه تشکیل داده شود که فرانسویان آن دوازده کرور و انگلیسی و آلمان آن شصت کرور باشد. این اشتباهات و خبط هایی که پلیتیک دان ها می کنند، نتیجۀ این است که خاصیت اعداد را فراموش می کنند یا نمی دانند. » (همان، صص 67 ـ 66)
      محتملاً فروغی از یک نکته غافل بوده است. او به حق با تشکیل دولت ارمنی در منطقه ای که ارامنه در آن یک ششم جمعیّت را تشکیل می دهند؛ مخالفت می کند و تشکیل چنین دولتی را به خاطر حضور اکثریّت قاطع مسلمانان در این نواحی ناممکن می داند، لیکن گذشت زمان و اتّفاقاتی که در ایروان و مضافات آن، جمهوری آذربایجان و نواحی غربی آذربایجان ایران رخ داد؛ معلوم کرد که از نظر ارامنه و حامیان ایشان اکثریّت داشتن ترک یا مسلمان در مناطق مورد ادّعای آنها مشکل مهمّی نیست و می توان با قتل عام هایی که با خونسردی تمام انجام می گیرد، مردم ترک را به دیار نیستی فرستاد و بقیه السّیف را به گریز و مهاجرت واداشت، تا در اندک زمانی ترکیب جمعیّتی به نفع ارمنی تغییر کند.
      فروغی در دهه های بعدی این اتّفاقات را به چشم خود دید، امّا افسوس که او دیگر آن فروغی جوان نبود و با یک دگردیسی اساسی در اندیشه و سیاست به مخالف، بلکه دشمن ترک و عثمانی و ترکیّه و حتّی ترکان هم وطن خود تبدیل گشته و همه چیز را از دریچۀ منافع نژاد آریایی می نگریست و مورد تحلیل قرار می داد.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [30.01.21 22:02]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 20

      فروغی ضمن تأکید بر مشکل آفرینی دول اروپایی برای عثمانی و ترغیب ارامنه به طغیان علیه عثمانی؛ نقش خائنین و عوامل داخلی در پیشبرد مقاصد اروپاییان در این کشور را هم خاطر نشان می¬کند:
      « از زمان عهدنامه برلن تا به حال انگلیس ها ارامنه آسیا را تطمیع می کنند و به خیال بنای دولت ارمنیّه و آزادی ملت می اندازند و در همان زمان هم دو نفر مأمور مذهبی که برانگیخته نوبارپاشا بودند به کنگرۀ سفرای هفت دولت بزرگ که در سیزدهم ژون 1878 منعقد شد؛ اظهار کردند که باید دولت ارمنیّه تشکیل داد، که تقریباً عبارت از همان ولایاتی است که در فوق اسم بردیم و آن دولت یک نفر حاکم کل ارمنی داشته باشد و او در تعیین عمّال و انتخاب اجزای دارالشوری و ترکیب قشون و غیره مختار باشد. خلاصه مقصودشان این بود که اقتدار مطلقی به ارامنه داده شود؛ یعنی، بیش از هفت کرور مسلمان را مطیع هشتصد هزار ارمنی کنند و حاکم کلی هم که از پیش معیّن کرده بودند نوبارپاشا بود و می گفت که کم کم اسم حاکم بدل به شاه خواهدشد و به این امید سلطنت و خیال هوائی است که نوبارپاشا خود را آلت کار دولت انگلیس در مشرق قرار داده و هر چه آن دولت بخواهد او با کمال اطاعت مجری می دارد و به این جهت است که مصر را هم به انگلیس ها واگذاشته و امروز هم با وجود مقاومت و وطن خواهی، خدیو جوان باز اسباب تبعیت و انقیاد دره نیل را برای دولت انگلیس فراهم می آورد. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 67)
      به احتمال بسیار اروپاییان؛ بخصوص انگلیس قصد داشته اند با استفاده از قدرت طلبی نوبارپاشا و امثال او و طبع مستعد ایشان برای خیانت؛ مقدّمات تجزیۀ کامل عثمانی و تشکیل دول کوچک و مطیع را فراهم سازند. نقش امثال نوبارپاشا در بخش اصلی خاک عثمانی کمابیش همان نقشی می توانست باشد که برخی شیوخ و خاندان های عربی در نواحی عرب نشین ایفا کردند و ضمن کمک به تجزیۀ عثمانی؛ خود نیز به کشورهایی ضعیف و اطاعت پذیر در برابر انگلیس بدل گشتند و در سایۀ همین طرّاحی؛ صد سال است که غرب خیال آسوده ای از ناحیۀ حکومت های عربی دارد.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [31.01.21 19:22]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 21

      فروغی معتقد است بین امر ارامنه با امور مصر نوعی پیوستگی وجود دارد و وقوع مشکل در مصر یا در میان ارامنۀ عثمانی ناشی از عملکرد یا خیانت برخی رجال عثمانی است، رجالی که از اغتشاشات ارامنه به نفع فراموش شدن مصر و از دست رفتن آن استفاده می کردند:
      « مصر را حرص نوبار پاشا در تحت حمایت ملکه ویکتوریا درآورده و فتنه های جدید آناطولی هم برای این است که خیالات را از مصر منصرف سازد و فراموش کنند که انگلیس در آنجا چکار میکند. در کنگره برلن سفرا زیر بار این تکلیف بزرگ نرفتند و به جای تشکیل ارمنستان فصل شصت و یکم عهدنامه را نوشتند که مضمون آن از این قرار است: باب عالی متعهد می شود که بدون تاخیر در ولایاتی که ارامنه ساکن اند اسباب اصلاحات و بهبودی هایی که لازم است فراهم آورد و آنها را از شر اکراد و چراکسه آسوده بدارد و آنچه را هم که در این باب می کند به دولی که در آن کار مداخله دارند اطلاع بدهد.» (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، صص 68 ـ 67)
      فروغی از اجتماع محرّکین ارامنه در ژنو برای توطئه چینی علیه دولت و کشور عثمانی هم سخن به میان آورده، می نویسد:
      « در همین اواخر عثمان بیک در یکی از روزنامه های آلمانی حمایت نمود و منتشر کرد که در ماه سپتامبر 1887 در شهر ژنو از شهرهای سوئیس بزرگان ارامنه انجمن کردند و عبارت بودند از نوبار پاشا و لُریس ملیکُف و تیکران پاشا و برگُس. نوبار پاشا که از لندن آمده وعده می داد که انگلیس ها که با او دوست بودند به ایشان کمک خواهندکرد و آن وقت مصمّم شدند که محرّکین به آناطولی بفرستند، که اسباب فساد و فتنه را فراهم آورند، تا دولت انگلیس که مواظب اجرای فصل شصت و یکم عهدنامه برلن بود بتواند مداخله پیدا کند. نیز قرار دادند که بعضی روزنامه های انگلیسی هم این فتنه ها را امداد کنند و بعضی مأمورین پرتستانی هم به آسیای صغیر بفرستند. » (همان، ص 68)
      در قرون جدید و معاصر به طور معمول دولی چون ایران و عثمانی از مذاکره با طرف های غربی نفعی نبرده اند و گاه مذاکرات سیاسی در نقش عامل مکمّل در جهت افزایش مشکلات ایران یا عثمانی عمل کرده است. عثمانی در میدان دیپلماتیک نتیجه ای حاصل نکرد و از دخیل نمودن دول غربی در امور داخلی خود جز جری شدن کشورهای غربی و ارمنیان حاصلی به دست نیاورد. مشکلات آن روز عثمانی اساسی تر از آن بود که با وام یا برخی کمک های مالی دشمنان آن کشور حل شود، همان گونه که حل هم نشد و امپراتوری عثمانی را به اضمحلال کشاند و اگر همّت و ارادۀ مردم و برخی رجال سیاسی ـ نظامی آن کشور نبود؛ تتمۀ آن امپراتوری معظم هم تکه پاره می شد.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [01.02.21 18:41]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 22

      سوءظنّ محمّدعلی فروغی نسبت به فعالیت تشکیلات میسیونری در عثمانی نیز نشانۀ دیگری از نگاه صاف و بی غل و غش او در زمان برخورداری از آزادگی فطری دوران جوانی است؛ دورانی که او هنوز به اختیار خود زنجیرهای وابستگی را بر دست و پای خود نتنیده بود و وقایع را نه از دریچۀ نژادی و زبانی، بلکه از دریچۀ واقع بینی تحلیل می کرد. او در بارۀ مأموریّت اصلی مبلّغان پروتستانی در عثمانی عقیده دارد:
      « همه کس می داند که مأمورین پرتستانی در هر جا اصل مأموریتشان این است که مّمدکار پلیتیکی و دیپلوماتیکی وزارت خارجه انگلیس باشند. چنانکه در این سال های آخر دیده می شود که ارامنه آسیای عثمانی خیلی به دست این کشیش ها تغییر مذهب داده اند و این تغییر مذهب مخصوصاً در ارامنه بود و یونانی ها و ژاکوبیت ها و شامی ها چندان اعتنایی نداشته اند، ولی عدد ارامنه پرتستانی شده به سرعت زیاد شده به شصت هزار نفر رسید و برای نیل این مقصود کشیش های مأمور به ارامنه ساده لوح اظهار می داشتند که دولت انگلیس همه پروتستانی های روی زمین را حمایت می کند و اگر ایشان هم پرتستانی بشوند، می توانند از شرّ تعدّی عثمانیان و مالیات بگیرها آسوده شوند. این وسایل برای تبدیل مذهب خیلی مؤثر است ولی چنین به نظر می آید که هنوز آنها را کافی ندانسته اند، زیرا که در انجمن های مذهبی لندن گفتگو کرده اند که هر ارمنی که تبدیل مذهب بدهد؛ کمیته انتشار مذهب پرتستان پنج لیره به او انعام بذل کند و عجب این است که روزنامه های بی احتیاط آشکارا می گویند که کشیش ها به اشخاص جدیدالمذهب بیش از دو لیره نمی دهند و مابقی را در کیسه خود می اندازند و البته این مسئله سبب شوق آنها می شود به اجرای مأموریت خودشان. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 69)
      معلوم نیست چرا دولت های ایران و عثمانی با وجود مشکوک بودن اقدامات تبلیغی میسیونرها، در زمانی بسیار طولانی دست این مبلّغان را در سرزمین های خود آزاد گذاردند تا با فراغ بال به فتنه انگیزی های خود استمرار بخشند، استمراری که عثمانی را به جنگ داخلی کشاند و غرب آذربایجان در ایران را گرفتار نسل کشی کرد.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [02.02.21 22:23]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 23

      فروغی ارامنۀ به پروتستان گراییده را منشأ همۀ فتنه ها در نواحی ارمنی نشین عثمانی دانسته، اضافه می کند نشریّات انگلستان با تجمیع همۀ ناامنی ها و نزاع های پیش آمده در حساب ارمنی ستیزی به مظلوم سازی روی آوردند:
      « انتشار فتنه و فساد غالباً از این ارامنه پرتستان بوده و قریب تمام رؤسای یاغیان از این فرقه بوده اند. در ضمن هم روزنامه های انگلیس شروع به غمخواری ارامنه کردند و بر تعدیات و صدماتی که بر آنها وارد می آید گریه و زاری نمودند. روزنامه های متعدد از قبیل دیلی نیوز و دیلی تلگراف و تایمس و استندارد و دیلی کرتیکل و پال مال گازت و منچستر گاردین و گلوب و استار و غیره به میان افتادند و کم کم کار از ناله و زاری به فحش و بدگویی نسبت به عثمانی و سلطان کشید و بنای کارشان بر این بود که هر تقصیر و هر دزدی و هر نزاع محلّی که می شود جمع کنند و به مردم چنین بنمایند که ارامنه بیچاره زیردست مسلمانان وحشی و مخصوصاً اکراد زبون و فقیر و معذّب می باشند. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 69)
      فروغی در تدوین رسالۀ «طغیان ارامنه» متّکی بر معلومات حاصل شده از مندرجات نشریّات انگلیسی بوده و به همین دلیل ممکن است چنین تصوبر شود که در اروپا فقط انگلیس با عثمانی سر ناسازگاری داشته است. واقع امر این است که در آن روزگار هم کمابیش همۀ کشورهای اروپایی در برابر عثمانی قد علم کرده بودند و در این میان کشورهای مؤثّر اروپا از قبیل انگلیس، آلمان یا فرانسه تنها نقش پیشتاز و رهبری کننده را علیه عثمانی بازی می کرده اند.
      نویسنده معتقد است هیچ حاکمی به اندازۀ سلطان عبدالحمید مورد حملۀ و اهانت نشریّات انگلیسی قرار نگرفته است:
      « اگر روزنامه های انگلیسی را از هشت سال پیش از این تا به حال نگاه بکنیم، می بینیم که هیچ سلطانی نیست که در اروپا بیش از سلطان عثمانی طرف طعن و لعن و فحش و بدگویی شده باشد، چه در امور پلیتیکی و چه در امور شخصی و این فحش ها و جسارت ها به قدری از راه غرض و طویل و عریض و بی معنی است که خواننده خسته می شود و بخصوص وقتی که خیال بکند که سلطان عبدالحمید چقدر ملایم و عاقل و پرکار است. » (همان، ص 70)
      در روزگار کنونی اروپا به همان فضا و همان اتّحاد نامبارک علیه ترکیّه به عنوان جانشین عثمانی رجوع کرده است. تا چند دهۀ پیش که ترکیّه به مانند امروز قدرتمند نبود؛ حملات علیه این کشور هم کمتر بود، امّا اکنون که قدرت یافته؛ به سان قرن نوزدهم اکثریّت قاطع کشورهای اروپایی در برابر ترکیّه شمشیر را از رو بسته اند.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [03.02.21 20:31]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 24

      محمّدعلی فروغی از وجود تشکیلاتی با عنوان «انجمن ارامنه» در انگلستان خبر می دهد که هدف آن سازماندهی فعالیت ارامنه علیه عثمانی می باشد. او شهر لندن را مرکز انتشار طغیان علیه عثمانی معرّفی کرده، می نویسد:
      « مرکز اصلی انتشار طغیان ارامنه انجمنی بوده است که در لندن به اسم ارامنه برقرار شده و بعدها به اسم با مسمّای (شرکت انگلیسی ارمنی) موسوم گردیده است. این انجمن سیزده سال قبل در لندن بر پا شد بعد از مطالبی که قِرابِد آگوپیان و میغردیکُت پورتوکالیان طبع کردند و این پورتوکالیان همان است که در ایران رئیس مدرسه ارامنه هفتوان او را تشویق کرده بعدها در مارسیل روزنامه (ارمنستان) را دایر کرد. پس در لندن انجمنی مرکب از دوازده نفر تشکیل یافت و به زودی لُردهای انگلیسی و بعضی اجزای پارلمنت و بعضی روزنامه نگاران هم به ایشان ملحق شدند و نیز باید بگوئیم که این انجمن شکلی از اجتماعی می باشد که اسم حقیقی آن انجمن طغیانی انگلیسی عثمانی است، چونکه این اجتماع علاوه بر چند نفر ارمنی از قبیل چرازیان و آگوپیان و بروسالی و سواشلی و تومایان مرکّب است از اشخاص مفسد زیاد دیگر که نه اصلشان و نه خیالشان ارمنی است. از قبیل بعضی مصری هایی که برای نفع انگلیس چند نفر از اهالی شام را که شاکی هم هستند رو به خود کرده اند و مخصوصاً یکی از آنها سلیم فارس است که در سواحل شام و عربستان و مصر خیلی اسباب فتنه و فساد می شود. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 75 ـ 74)
      فروغی به خوبی از مصنوع بودن حرکت ارامنه و تأثیرپذیری آن از سیاست تفرقه افکنی و فتنه انگیزی انگلستان پرده برمی دارد و هویّت عمال داخلی این حرکت در عثمانی را هم افشا می کند. او در بارۀ دیگر اعضای انجمن ارامنه در انگلستان هم می نویسد:
      « دیگر بعضی مباشرین عثمانی که برای ایمن بودن از عدالت عثمانی جلای وطن کرده اند و بعضی عثمانی های گرسنه گدا که خود را هواخواه طغیان عثمانی می خوانند و بعضی مفسدین از اهل کِرِت یا مقدونیه که برای پیدا کردن کار آمده اند و بعضی بی سروپاهای مشرق زمینی که هم ارمنی می شوند و هم اهل کِرِت و اهل شام و اهل مقدونیه، ولی هیچکس اصل و نسب و مذهب آنها را نمی داند و محرّکین و مفسدین حقیقی می باشند که هر وقت حاضرند در هر جای دولت عثمانی باشد فتنه برپا کنند. این اجزای مشرق زمینی در دور جماعتی انگلیسی جمع شده اند که اصل استعداد نزاع در آن جماعت بود و سایرین به کلّی از آن بی بهره، پس ما حق داشتیم که آن اجتماع را شرکت انگلیسی عثمانی نامیدیم. » (همان، ص 75)
      نخبگان ارمنی هیچ گاه نفهمیدند یا نخواستند بفهمند که آنها یک ملّت شرقی هستند و همسایگانی در این سرزمین های شرقی دارند که باید به دور از هر گونه توطئه گری در اندیشۀ زندگی مسالمت آمیز با این همسایگان و هم وطنان حقیقی خویش باشند. آنها وارث یک کج اندیشی تاریخی حداقل از زمان جنگ های صلیبی بودند و نتوانستند زوایای ناصواب رفتار گذشتگان خود را شناخته و در پی اصلاح آن باشند و از تبدیل شدن به آلت دست اروپایی های منفعت گرا بپرهیزند.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [04.02.21 19:17]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 25

      به نوشتۀ فروغی مقامات انگلیسی تنها به طرّاحی و صحنه گردانی مخفیانۀ فعالیت های ضد عثمانی ارمنیان اکتفا نکرده و برخی مقامات رسمی این کشور شخصاً در جلسات منعقدۀ تشکیلات سیاسی نظامی ـ ارمنی شرکت می جسته و رأساً اقدامات این مفسده جویان را هدایت می کردند:
      « از جمله اشخاص انگلیسی که به این انجمن انگلیسی ارمنی امداد نموده اند، یکی اِستِونسُن می باشد که از اجزای پارلمنت و رئیس انجمن است و دیگر آدکین صندوق دار و برایُس از اجزای پارلمنت که در زمان صدارت گلادستون نایب منشی دولتی بود و دیگر دوک دارژیل و دوک وستمنیستر و لُردرندل و لُردکمبرلی و مسترهیتر و شِوان و سرسیتُول و سرجان کِناوی و چانلیک که همه اجزای پارلمنت می باشند. و دیگر رِوِان اِستِفِن گلادستون و مک کُل کشیش و رِوِرِان جان کلیفُرد و غیره می باشند. علاوه بر این پوشیده نیست که خود مسیوگلادستون هم که کینه وی با عثمانیان ظاهر است؛ حمایت این طغیان ارامنه را قبول نموده و این طرح نزاع داخلی را آشکارا تحسین کرده و با وجود کبر سنّ آتشی را که در مشرق زمین رو به اشتعال بود تند و تیز نمود.
      در این چند سال آخر پلیتیک انگلیسی در شرکت با ارامنه چنان وسعت یافت که آنها خود را محو و مجذوب دیدند و به خیال افتادند که از ایشان جدا شوند و دوباره اجتماعی برای ملت و وطن خود بکنند، اما دیری بود دولت انگلیس آنها را مجذوب کرده علاوه بر آن پول هم نداشتند و هر چه به ارامنه دولتمند دنیا اظهار کردند که نفری پنجاه لیره برای این کار بدهند ثمری نبخشید و نتیجه موافق دلخواه نشد. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 76)
      آنچه آمد نوشته و ادّعای یک هویّت گرای آذربایجانی معاصر یا یک مورّخ ترکیّه ای نبود، بلکه نوشته های محمّدعلی فروغی بود که عین مطالب را از نشریّات انگلیسی حامی اقدامات سیاسی ـ نظامی ارامنه عثمانی در روزگار خود جمع آوری و تدوین کرده بود. نوشته هایی که دقیقاً نشان می داد اروپایی ها علی الخصوص دولت انگلیس ارامنۀ مستعد خیانت و فریب خوردن را آلت دست خود برای فشار آوردن بر دولت عثمانی و امتیازگیری از آن کشور و بالاتر از آن نابودی عثمانی قرار داده بودند.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [05.02.21 21:17]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 26

      اعضای انجمن انگلیسی ـ ارمنی علاوه بر طرّاحی اقدامات سیاسی ـ نظامی، لازم می بینند در زمینۀ مهندسی اذهان ارمنیان و نیز مردم مصر هم فعالیت کرده و تصویر خشن و غیرقابل تحمّلی از دولت عثمانی در اذهان مردم این ناحیه پدید آورده و آنها را به حمایت از اقدامات خود و حسن ظن نسبت به انگلیس وادار کنند. فروغی در این باره می نویسد::
      « همه این مطالبی که بر ضدّ دولت عثمانی طبع شده و این سال های آخر اروپا را پُر کرده از این انجمن مختلف الاجزا ناشی شده و روزنامه موسوم به «عثمانی آزاد» که در سال 1892 بر پا شد و مقصود ظاهری آن این بود که قانون سنه 1876 را که انگلیس برای توقیف آن عزا گرفته، دوباره معمول بدارد، نیز کار این انجمن بود. همچنین از آنجاست که گاه گاه مطالبی بروز می کند که سلیم فارس به واسطه آنها می خواهد اعراب را بر عثمانیان بشوراند و با قدرت خلافت سلطان منازعه کند و این از برای انگلیس ها خیلی مفید است، چرا که می خواهند هر طور بشود و باشد رابطۀ مصر با عثمانی را قطع کنند و در قاهره خلیفه متمکّن سازند که در تحت تبعیّت خودشان باشد و نیز از آن انجمن است که روزنامه کوچکی ترکی موسوم به «حرّیت» بیرون می آید و مدیر آن مأمور است مقاصد سلیم فارس را انتشار دهد و یک روزنامه عربی و انگلیسی دیگر موسوم به «مشیر» که شخصی موسوم به سِرکیس در اسکندریّه طبع می کند و او مأمور است که دولت عثمانی را در نظر مصریان خفیف و حقیر کند و دولت انگلیس را جلوه و نمایش دهد و همچنین مبلغی مطبوعات دیگر که هر چند گاه ظاهر می شود گاه با حالت افسردگی گاه با حالت غضب و دوباره خاموش می شود. » ( صص 77 ـ 76)
      نشریات در آن روزگار نقش مؤثّری در شکل دادن به افکار مردم داشته اند. باورپذیری مردم عادی نسبت به مطالب مندرج در نشریّات و پایین بودن درجۀ نقد و تحلیل مطالب نشریات نیز کار اصحاب مطبوعات را در چهت پیشبرد مقاصدشان تسهیل می کرده و به ایجاد باورهای جدید، عمقی و ادامه دار در اذهان مردم یاری می رسانده است. دولت انگلیس و اتباع خائن عثمانی نیز با وقوف بر این امر، برای رسیدن به اهداف خود دستی در قلم و مطبوعات هم داشته اند.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel

بیلدیریش, [06.02.21 19:44]
✳️ محمّدعلی فروغی و مسئلۀ ارامنه 27

      فروغی تشکیل حزب ارمنی هینچاک و نشریۀ مرتبط با آن را هم از نظر دور نمی دارد و می نویسد:
      « احتمال می رود که اگر انجمن هینچاک که وضع یاغیگری آن سخت تر و مؤثرتر است به همدستی انجمن انگلیسی ارمنی نیامده بود. این انجمن اخیر کارش تمام به حرف و نقل و فحش دادن از دور و گریه و زاری بیهوده می گذشت، ولی در سال 1887 بعضی آنارشیست های ارمنی مثل رویان هان آزادیان ملقب به کامبورونیگان، ماگاوُوریان و هامایاک کوشبازیان در خانه در محلّه ها ولاپان در تفلیس در خفیه انجمنی به شکل انجمن های نهیلیست روس تشکیل دادند موسوم به هینچاک و قرار دادند روزنامه هم به این اسم طبع کنند و اداره آن روزنامه را هم به شخصی موسوم به نازاربِکیان لئون محوّل کردند که از سوییس به تفلیس آمده بود و دوباره به ژِنِو رفته شروع به طبع آن روزنامه شورشی کرد و بعدها آن روزنامه را به آتن پایتخت یونان برد که آسان تر بتواند آن رادر عثمانی نفوذ بدهد. از آتِن هم نفی شد و مدیران آن به لندن آمدند و روزنامه معتبر طغیانی خود را دوباره بر پا کردند. » (طغیان ارامنه، محمّدعلی فروغی، به اهتمام دکتر توحید ملک زاده، ص 77)
      وی جدا از این مسئله به اهداف این حزب یا آن گونه که خود می گوید «انجمن هینچاک» هم اشاره کرده؛ می گوید:
      « برای این که مقصود انجمن هینچاک را به خوبی بنمائیم؛ بهتر آن است بعضی مطالب را که در ازمنه مختلفه در ژِنِو یا در لندن طبع کرد؛ تحت اللفظ ترجمه کنیم:
      اولاً یک کتابچه در لندن در سال 1889 طبع کرده و آن منقسم به دو قسم است. یکی کوران نُود (مجرای جدید) و دیگری لِتراُو وِرت (نامه مفتوح) نام دارد. اینک بعضی مطالب از آن استخراج کرده مینگاریم:
در صفحۀ نوزدهم آن کتابچه مسطور است:
      بدیهی است که ما آنارشیست می باشیم و قصد مهمی داریم که در دفاتر ما ضبط است و آن این است که می خواهیم در آناطولی آنارشی بپا کنیم. قصد اصلی ما این است و برای نیل به این کار خیال کرده ایم که در آناطولی حکومت ملّتی آزادی تشکیل دهیم و بعضی فتنه های بلافاصله برپا نمائیم برای این که آزادی پلیتیکی حاصل نمائیم.
      ... از اینجا معلوم می شود که مفسدین ارامنه به چه سرعت راه پیموده اند. » (همان، صص 78 ـ 77)
      قصد فروغی در این بخش تبیین آنارشیسم مورد نظر ارامنۀ تندرو در نواحی شرقی عثمانی است، که می کوشند در تحت اداره و رهبری هینچاک به انجام آن بپردازند. وی اعضای حزب هینچاک را مفسدین می نامد که حاکی از موضع فروغی در قبال سردمداران اقدامات سیاسی ـ نظامی ارامنه در عثمانی می باشد.
      هینچاک برای استقلال نواحی ارمنی نشین تشکیل یافته و متمایل به سوسیالیسم بود. این حزب برای پیشبرد اهداف خود، ترور و ایجاد وحشت را هم مجاز می شمرد.

✍️ علی بابازاده
آدرس کانال:
@bildirish_channel